Home Theater Center
مرکز بررسی سیستم های صوتی و تصویری
20 شهریور 1386 تا 20 شهریور 1400
14 سال شد که با هدف آموزش و به اشتراک گذاشتن تجربیاتمان از صدا و تصویر، بی چشم داشت مالی، محترم و مستمر در کنار شما همراهان سایت بودیم و خواهیم بود.
سپاس از همراهی شما عزیزان
ارادتمند شما
بهرنگ برزین
آکوستیک در بحث صدا اینقدررررررر پیچیده است که فکر نمی کنم هیچ وقت بشر دست از تحقیق در مورد آن بردارد!
صوت رفتار انعکاسی شبیه به نور دارد با کمی تمرکز و دقت کمتر نسبت به نور می تواند با برخورد به اجسام با همان زاویه ای که برخورد کرده منعکس شود, در یک اتاق عادی با دیوارها و لوازم داخلی آن موقعیت های بسیاری برای انعکاس صوت ایجاد می شود, این یعنی صدها و صدها انعکاس صدا با طول موج های مختلف و در زاویه های پراکنده در هر بسامد صدا ایجاد می شود. به نقاطی که بیشترین انعکاس صدا را دریافت می کنند نقاط آشفته گفته می شود. در یک اتاق عادی و بدون منتشر کننده ها و جاذب های ضدا نقاط آشفته زیادی وجود دارد, که معمولا شنونده در یکی از بدترین نقاط آشفته اتاق که روبروی منبع صداست به صدا گوش می کند, در شرایط غیر ایده ال آکوستیکی بیشترین انعکاس ها از دیوارهای کناری و دیوار پشت سر شنونده ایجاد می شود. هرچقدر یکی از منابع منتشر کننده به شنونده نزدیک تر باشد شدت دریافت بسامد های قوی تر بیشتر می شود.
از رفتار انعکاسی صدا و میل آن به برگشت به سمت منبع در سیستم رادار استفاده شده است. امواج صدا با برخورد به هر سطح صافی به سمت منبع صدا منعکس می شوند. در هواپیماهای ضد رادار از ساختار بدنه چند ضلعی استفاده شده است تا امواج رادار را به جهت های غیر از منبع اصلی منتشر کنند, در نتیجه گیرنده های رادار بسامدی دریافت نکرده و تشخیص هواپیما غیر ممکن می شود.
از همین روش در آکوستیک نیز استفاده می شود, انتشار امواج صدا به جهات مختلف روشی بسیار عالی برای کنترل و کم کردن نقاط آشفته صداست. با استفاده از پنل های ابزوربر (جاذب) و دیفیوزر (پخشاگر) با قدرت جذب و زاویه های مختلف درست مثل آینه می شود نقاط آشفته صدا را به جهت های دور از شنونده منتقل کرد.
از همین سیستم انعکاسی در سالن های تئاتر و اپرا برای پروجکت کردن صدای خواننده بدون هیچ تقویت کننده ای به سمت تماشاچیان استفاده می شود.
برای انجام آکوستیک سه نوع پنل پرکاربرد داریم, Absorber که پنل های جاذب صدا هستند. Diffusor که پنل های منتشر کننده صدا به جهات مختلف هستن. و Reflector که پنل های از نوع بازتابنده هستن.
هر کدام از این پنل ها کارکردی متفاوت با هم دارند, که هم میشه به صورت مجزا و یا ترکیبی بسته به شرایط آکوستیک ازشون در یک اتاق یا سالن استفاده کرد.
پنل های ابزوربر بیشترین استفاده را برای کنترل و جذب فرکانس های میانی و بالای صدا را دارند, ساختار این نوع از پنل های جاذب معمولاً ترکیبی از چوب, پشم سنگ, چوب پنبه و اسفنج هستن. که بسته به نوع پنل و میزان قدرت در جذب نواحی مختلف فرکانسی میزان یا دانسیته یکی از مواد ذکر شده کم یا زیاد میشن. در زیر تصویر پنل های جاذب ملاحطه می کنید:
نوع دوم دیفیوزر یا پخشاگرد هستن, که برای پراکنده کردن صدا مورد استفاده قرار میگیرن. دیفیوزرها از چوب ساخته میشن و نقطه حساس در ساخت پنل های دیفیوزر لبه های آن است, لبه های دیفیوزرها نقاط حساس در دریافت و انعکاس صدا بحساب میاد, به همین دلیل بخشی از طراحی دیفیوزرها به چگونگی برش زدن لبه های پنل مربوط میشه. در زیر تصویر یک نوع پنل رایج دیفیوزر را ملاحظه می کنید.
نوع سوم از پنل های آکوستیک Reflector ها هستن, این نوع از پنل های اکوستیکی از چوب درخت راش با سطوح کاملا صیقل خورده ساخته می شود. این نوع بازتابنده ها درست مثل آینه که نور را در خط مستقیم آن منعکس می کنند, امواج صدا نیز با برخورد به سطح صیقلی بازتابنده ها با همان زاویه ای که برخورد کرده منعکس می شوند. با کمی تغییر در زاویه پنل های بازتابنده می شود صدا را به نقاط مختلف سالن جهت داد. بازتابنده ها یکی از مهم ترین بخش های سالن های اپرا بحساب میاد, در اپراهای که در سالن های بسته اجرا می شود هیچ نوع آمپلی فیکیشن انجام نمیشه, و صدای خواننده فقط به واسطه شرایط آکوستیکی سالن با دقتی غیر قابل باور به گوش شنونده میرسد. (دقتی به میزان شنیده شدن صدای افتادن یک سوزن به زمین)
در ادامه عکس های از پنل های زیبای Reflector ببینید:
در اتاق سینمایی خانگی من اعتقاد دارم اگر نتونیم تاثیر انعکاس های مخرب کنترل کنیم, هرچقدرم هم برای بهترین آمپلی فایر و کابل های سیستم هزینه کنیم نمیشه به DSP ایده ال رسید. وقتی سالن سطوح منعکس کننده مخرب داره, آمپلی فایر نمیتونه اون حباب مجازی صدا را اطراف تماشاچی ایجاد کنه, یک انعکاس مخرب فضارو بهم میریزه و صدا تو مسیر حرکت بین کانال های اصلی و ساراند قطع میشه, و ما صدارو به صورت پرش از یک کانال به کانال دیگر می شنویم. ما اگر در سالن نمایش بتونیم جلوی سرعت انتشار مخرب صدارو از سطح منتشر کننده به گوش کنترل کنیم, به میزان بسیار زیادی تاثیر و قدرت DSP افزایش دادیم. قدرت و تاثیر DSP صدا به همان اندازه که به پروسسور و کالیبراسیون صدا وابسته ست, به همان اندازه به آکوستیک نیز حساس است.
در آخر لازم به این نکته اشاره کنم که پنل های آکوستیک مخصوصاً انواع Absorber ها عمر مفید مشخصی بسته به نوع متریال به کار رفته در آن دارند. موادی مثل اسفنج پلی یورتان در طول سالها از میزان دانسیته هاشون کاسته میشه که این امر باعث ضعیف شدن پنل در جذب صدا ست. پنل های جاذب صدا معمولا باید بعد از بیست سال کاملا تعویض شوند.
به درخواست بسیاری از همراه هان سایت, بر آن شدیم یک پست سوال و جواب با سرکار خانوم "دکتر یوسفی" در سایت داشته باشیم.
شما می توانید سوالات خود را تا آخر وقت جمعه 24 مرداد 1400 در بخش نظرات بنویسید...
در هفته ی آینده سوالات شما جمع بندی شده; توسط خانوم دکتر پاسخ داده می شود و در همین پست منتشر خواهد شد
در ادامه مطلب پاسخ سوالات خود را مطالعه کنید:
سینما یکی از مهمترین تجلی های هنری و صنعتی قرن بیستم بود که با ظهور این صنعت هنری دست اندرکاران این صنعت توانستند بر سیر تحول افکار عامه تاثیر بگذارند و چه بسا که توانستند این سیر فکری را هدایت کنند.
وقتی صحبت از اولین ابداع کنندگان فیلم می شود، تقریبا همه نام برادران لومیر را به خاطر می آورند. اما با نگاهی کوتاه بر سیر تکوین تکنولوژی سینما می بینیم که افراد زیادی در خلق و شکل دادن به این صنعت عظیم تاثیرگذار بوده اند. از جمله "اتومار انشوتز" آلمانی که در 1887 دستگاه "الکترو تکیسکوپ" یا همان شهر فرنگ را به دنیا عرضه کرد که احتمالا پدر و مادرهای بزرگ بزرگ ما تجربه اش کرده اند.
در سال 1895 دو برادر فرانسوی به نام های لویی و آگوست لومیر دستگاه "سینماتوگراف" که هم دوربین ضبط و هم پروژکتور نمایش فیلم بود را به ثبت رساندند. که در واقع این اختراع بزرگترین نقطه عطف در تاریخ پیدایش سینما بود.
این رشد و پیشرفت و گسترش روزافزون در صنعت سینما ادامه داشت تا اینکه در سال 2019 با به وجود آمدن پاندمی بیماری کرونا و به تعطیلی کشیده شدن همه دنیا، خسارات غیر قابل جبران سنگینی به بسیاری صنایع از جمله صنعت سیما وارد شد.
و در کنار این همه گیری و تعطیلی های بزرگ، طولانی و اجتناب ناپذیر سبک زندگی مردم دنیا تغییر یافت.مردم دنیا در خانه ماندن و همه زندگی خود در خانه گذراندن را به خوبی یاد گرفتند.
در اوج همه گیری کرونا کمپانی دیزنی یک شبکه اینترنتی به نام "دیزنی پلاس" افتتاح کرد.که مانند نتفیلیکس، آمازون پرایم و دیگر شبکه های اینترنتی مشابه مردم می توانستند با پرداخت یک آبونمان کوچک ماهانه که مثلا در نتفیلیکس 16 دلار و در آمازون پرایم 10 دلار در ماه است، اشتراک خریداری کنند و فیلم هایی که خود کمپانی دیزنی تولید کرده است را روی این شبکه ببینند؛ و بسته به کیفیت تصویری که برای هر فیلم انتخاب می کنند هزینه های متفاوتی بین 20 تا 45 دلار پرداخت می کنند.
تقریبا دو سال پیش دیزنی یک پروژه بسیار بزرگ به نام "مولان" داشت که همه اسم آن را شنیده اید و احتمالا انیمیشن آن را هم دیده اید . این فیلم اولین فیلم اکران آنلاین کمپانی دیزنی بود. کسانی که اشتراک دیزنی پلاس را داشتند می توانستند با پرداخت 30 دلار برای اولین بار این فیلم را بر روی نمایشگر های خانگی خود تماشا کنند. در نهایت کمپانی دیزنی موفق شد با اکران این فیلم بر روی پلتفرم آنلاین 260 میلیون دلار فروش داشته باشد. که رقم بسیار شگفت انگبزی برای اکران آنلاین یک فیلم است.
و به نظر من از همین زمان با اکران همین فیلم، یک موج جدید برای دیدن فیلم در خانه ایجاد شد.
همان طور که می دانید امروزه سیستم های نمایش خانگی گسترش زیادی پیدا کرده است و بسیار مدرن شده است تا جایی که حتی بعضی سیستم های سینمای خانگی از خیلی از سینماها مدرن تر است و کیفیت صدا و تصویر بالاتری دارد.
با یک نگاه اجمالی و مقایسه کردن دیدن فیلم در خانه و رفتن به سینما برای دیدن فیلم متوجه می شویم که هزینه تماشای فیلم در خانه بسیار پایین تر است. در آمریکا قیمت بلیط سینما برای عادی ترین سینما های زنجیره ای که در مراکز خرید قرار دارند مثل آن چیزی که ما در ایران چند سالی هست که تجربه می کنیم ، 20 دلار است. یک خانواده 4 نفره برای تماشای یک فیلم در یک سینمای عادی 80 دلار باید برای بلیط پرداخت کنند. 20 دلار هم هزینه پاپ کرن یا تنقلات مورد نظر آنها برای تماشای فیلم است. تا به این جا 100 دلار. حال اگر این خانواده هیچ خوراکی اضافه دیگری نخورند ، اگر هزینه بنزین رفت و آمد آنها را در نظر نگیریم ؛ اگر بعد از تماشای فیلم در سینما دلشان نخواهد یک غذای فست فود جدید را امتحان کنند، حد اقل 100 دلار باید برای دیدن یک فیلم در یک سینمای عادی در آمریکا هزینه کنند.
در صورتی که همان خانواده در منزل شان می توانند با پرداخت 30 دلار و داشتن یک اشتراک ماهانه دیزنی پلاس ، نتفیلیکس یا هر سرویس اینترنتی دیگری فیلم های جدید را تماشا کنند و با پرداخت کمتر از 1 دلار می توانند در منزل پاپ کورن درست کنند و یا خوراکی های مختلف داشته باشند.
در حال حاضر هم برای کسانی هم که تجهیزات سینمای خانگی پیشرفته دارند تمام شبکه های استریم فیلم دارند فیلم های خود را با کیفیت های 4k و HDR و دالبی ویژن و صدای دالبی اتموس ارایه می دهند. و این افراد می توانند تجربه سمعی و بصری خیلی خوبی بر روی سیستم سینمای خانگی خودشان داشته باشند.
که این اتفاق تا حد زیادی توجیه سینما رفتن را در عصر جدید کم می کند. مردم در این دوران پاندمی یاد گرفتند که برای دیدن فیلم های جدید می شود به سینما نرفت! می شود با چند کلیک ساده و پرداخت هزینه ای اندک در خانه فیلم جدید دید.
در نوعی دیگر از این مقایسه قیمت و هزینه ها می بینیم که در مقابل هزینه های اندک آبونمان شبکه های استریم فیلم یک دیسک بلوری 4K تا 40 دلار قیمت دارد که این برای کسانی که تجهیزات حرفه ای سینمای خانگی دارند، ویدیو فایل و ادیو فایل هستند توجیه دارد. اما برای عام مردم در سراسر دنیا وقتی می توانند با پرداخت ماهیانه 10 تا 16 دلار هزاران فیلم، صدها سریال و محتوای مختلف را روی شبکه های استریم داشته باشند توجیهی برای صرف وقت و هزینه بیشتر را ندارد.
به همین علت به نظر می رسد که دیسک های بلو ری برای نمایش خانگی در آینده تولید شان بسیار کم خواهد شد و استریم کردن جایگزین آن خواهد شد. در حال حاضر تجهیزات حرفه ای استریم کردن وجود دارد که برای مثال می توان kaleidescape و zappiti را نام برد.
شبکه هایی مثل دیزنی پلاس یا براویا سونی در آینده تصمیم دارند که با کیفیت بسیار بالا و نزدیک به دیسک های بلوری مدیای خود را عرضه کنند. که البته این کار نیاز به اینترنت پر سرعت و پهن باند و کابل نوری دارد که ما در ایران همان اینترنت عادی را هم نداریم!! قاعدتا این امکان برای ما در ایران موجود نخواهد بود و این بحث و بررسی در مقیاس جهانی و به صورت کلی می باشد.
به نظر می رسد که هر چقدر سیستم های سینمای خانگی پیشرفت کنند آینده سینما در جهان تغییر خواهد کرد. از نظر من یا سینماها تا 20 سال آینده تعطیل خواهند شد یا سینما جای خاصی خواهد شد برای قشر خاصی که می خواهند همچنان تجربه فیلم دیدن در جایی خاص را داشته باشند.
من فکر می کنم نسل جدید همان طور که اگر شما در یوتیوب سرچ کنید ویدیو هایی می بینید که یک نوار ویدیو VHS را دست بچه ای 5 ، 6 ساله می دهند و او نمی داند که نوار ویدیو چی هست؟! نسل های بعدی هم سینما رفتن برایشان چیز عجیبی خواهد شد و سینما را در قالب سینمای خانگی و رو ی تلویزیون و تبلت و موبایل فیلم دیدن تجربه خواهند کرد.
این تغییر ممکن است اتفاق نیفتد و یا با کیفیت و شکل دیگری اتفاق بیفتد اما سرعت پیشرفت فنآوری و تکنولوژی احتمال وقوع این پیش بینی را بسیار زیاد می کند. به یک نکته بسیار مهم هم باید توجه داشته باشید که همه مردم به سینمای آیمکس و دالبی برای تجربه و تست صدا و تصویر نمی روند . مردم به سینما می روند که فیلم ببینند! و آن فیلم را می توانند جلوی تلویزیون منزل اشان روی کاناپه لم بدهند و ببینند . هر زمان هم که دلشان خواست دکمه پاز را فشار دهند به کارهای دیگرشان برسند و باز دوباره به تماشای فیلم برگردند.
تمام این مسایل دست به دست هم می دهند که آینده سینمای خانگی هر چقدر که قوی هست قوی تر و قوی تر شود تا جایی که نسل های بعدی سینما را در خاطرات پدر و مادرهایشان شنیده باشند . جاهایی بوده که در آن فیلم نمایش داده می شده و ما می رفتیم و فیلم تماشا می کردیم...
حال آنکه چه پیشرفت هایی حاصل خواهد شد و تا چه حد این گمانه زنی ها اتفاق خواهد افتاد، باید نشست و نظاره گر بود که آینده این بخش از زندگی بشر چه خواهد شد؟!
موارد مرتبط:
بلندگوی Living Voice Avatar II توسط دوست خوبم جناب آقای گمینی که برای دوستان سایت کاملا شناخته شده هستند, از ایتالیا وارد ایران شده است, قرار بوده مدل OBX-RW که کراس اور خارجی هم داره به ایران بیاد, که هنوز نیامده! روزی که من صدای این بلندگو شنیدم در حال Break-in شدن بود. برای تست این بلندگو چند آمپلی فایر و سورس مختلف هم آورده شده بود. که بهترین و مناسب ترین آمپلی فایر برای این بلندگو دو تا Audio Note 22 واتی مونو بود. و یک سوپر آمپلی فایر آکوفیض که فوق العاده ست.
این بلندگو با سورس Densen B-410XS ستاپ شده است, صدای آنالوگ تر و دقیق تر از این سورس دیجیتال نشنیدم! ساخت و صداش هر دو بی نظیره.
صدای Avatar II بیشتر از هر چیز بسیار راحت و آرام بود, این مهم ترین شاخص صدای این بلندگو است, خیلی نمیشه در مورد صداش صحبت کرد یا بررسی های که روی سوپر برندهای دیگر میشه نوشت از صدای این بلندگو نوشت, Avatar II صدای بلندگوهای قدیمی با درایورهای کاغذی با کابینت های ساده میده, انگار که چهل سال پیشه و داری با سورس آنالوگ ریل و بلندگوی JBL L100 صدا می شنوی! ووکال و میدرنج این مدل با این که خیلی هم کار نکرده و به حالت پایدار نرسیده اما درخشان و جذاب بود, یکی از بهترین میدرنج های که میشه با یک بلندگوی دو راهه شنید همین Living Voice هست. این مدل با این که درایورهای باس آنچنان با کیفیتی نداره, و جنس بدنه هم از Particle board (نئوپان) هست اما بنظر من بهترین متریال برای بلندگوهای با جنس صدای Avatar II همین نئوپان و درایورهای ساده کاغذی است. دیافراگم کاغذی حساسیت بالایی به فرکانس های پایین و بم داره و میتونه در وولوم پایین خوب فضارو لود کنه.
بنظرم نباید بلندگوهای مثل Avatar II و هم کلاس هاشو در فضاهای که فاصله شنونده با بلندگو بیشتر از 4.5 متر هست قرار داد, این بلندگو تا 50 وات و کمتر با آمپلی فایرهای لامپی خیلی خوب صدا میده و صداش کنترل شده است, اما اگر فضا بزرگ باشه باید وولوم بالاتری به بلندگو بدید, که این باعث میشه صدای این بلندگو از کنترل خارج بشه و یکدستی صدا بهم بریزه!
Living Voice بلندگوی نیست که من بخرم, اما اگر صدای احساسی و آرام با میدرنج و ووکال زیبا دوست دارید حتما صداشو بشنوید.
The best loudspeaker isn't the one that gives the most, it's the one that loses the least "John Bowers" Founder of Bowers & Wilkins
B&W have long been the preferred speaker at Abbey Road for their precision and exceptional quality, now we're brimming with pride to be entering this official partnership between two of the world's most esteemed audio brands
بهترین بلندگو لزوما اونی نیست که بیشترین صدا رو ارائه میده, بلکه اون بلندگوی که کم ترین صدا رو از دست میده "جان باورز" موسس شرکت بی اند دبلیو.
بی اند دبلیو سال هاست که بلندگوی مورد علاقه استودیو ابی رود است, اونم به دلیل صدای دقیق و استثنایی محصولاتش, حالا با افتخار اعلام می کنیم که همکاری مشترک بین این دو برند برتر در زمینه صدا آغاز شده است.
بعد از 15 سال بلندگوی B&W Diamond 800-D3 جایگزین سری 800 دیاموند افسانه ای شد. اَبی رود استود پر افتحارترین, مجهز ترین و مورد احترام ترین استودیوی ضبط آنالوگ و دیجیتال در جهان است. بسیار از برترین آثار موسیقی از دهه سی میلادی تا به امروز در اَبی رود ضبط شده است, از آلبوم های موسیقی روز تا موزیک فیلم ای بزرگ هالیوودی در این استودیو ضبط شده اند. استودیو شماره یک, اَبی رود مجهز به یکی از خوش صداترین سالن های ضبط صدا در دنیاست. این سالن به انعکاس های طبیعی اصوات معروف است و به شدت مورد علاقه ی سازندگان موسیقی های کلاسیک و اجراهای با ارکستر عظیم است.
ستاپ بلندگوی D3 بی اند دبلیو به سرپرستی Simon Campbell مهندس صدای ارشد مجموعه ی اَبی رود انجام شده است, به گفته ی خود سیمون وقتی برای اولین بار جلوی بلندگوی D3 نشستم و صداشو شنیدم, از موزیکال بودن و آزاد بودن صدای این بلندگو به واقع شگفت زده شدم, و در همان تست خواستم این بلندگو جایگزین 800D شود. سیمون برای جایگزین کردن D3 با 800D کل کابل های بلندگوها و جاذب های صدای کف استودیو شماره یک را تغییر داده است تا به بهترین صدای ممکن برسد. به گفته ی سیمون کمپبل ما فقط یک نقطه در استودیو داریم که مهندس صدا می تواند بالاترین رنج فرکانسی را در آن بشنود, اما در بلندگوی D3 به اندازه ای گستره انعکاس صدا بالاست که ما بلندگوهای چپ و راست را طوری در زاویه سی درجه تنظیم کردیم تا بتونیم تا پشت سر مهندس صدا Sweet Spot داشته باشیم, و این شاخص صدای D3 برای سیمون بسیار جذاب است.
شاید نتیجه ی همکاری کمپانی بی اند دبلیو با استودیو ابی رود یک ادیشن خاص از سری 800 با عنوان ابی رود استودیو باشد!
موارد مرتبط:
من دوست دارم بعضی از مطالب قدیمی ولی مفید یه ویرایش کوچیک روشون انجام بدم و دوباره بیارم تو صفحه ی اول سایت تا دوستانی که تازه با سایت آشنا شدن مطالعه کنند. بعضی نکات هست که در عین کوتاهی اگر درست درک بشه خیلی بیشتر از مطالب طولانی و گاهی کسالت آور میتونه کمک کنه وارد مسیر درست انتخاب و خرید بشیم. یکیش همین نکته است:
قبلا هم گفتم که بلندگو در طول زمان جنس صداش تغییر میکنه, درست مثل ساز که جنس صداش بسته به نوازنده ساز تغییر می کنه, (هیچ دو سازی از یک نوع صدای شبیه بهم ندارن, و هیچ دو بلندگوی از یک نوع هم بعد از چند سال کارکرد صدای شبیه به هم ندارند.)
بعنوان مثال چرا ساز استاد کسائی قیمت نداره؟ نه فقط بخاطر نوازنده اون ساز, صدای نی استاد کسائی هیچ سازی دیگه ای نمیده چون ماهیت مادی نی کسائی با نفس نوازندش تغییر کرده است.
بعضی از بلندگوها انعطاف پذيری بیشتری نشون میدن مثل B&W و بعضی از بلندگوها با کارکرد طولانی تر تغییر در صداشون اینجا می شود, مثل برندهای ایتالیایی, منظورم خلاصه کنم, باید بگم بلندگو را درست انتخاب کنید و اینقدر عوض نکنید, توصیه من بازی با سورس, کابل و حتی آمپلی فایر هست, اما بلندگو باید حداقل 10 سال داشته باشید تا به صداش عادت کنید و بلندگو هم بسته به صدای که پخش میکنه دقیق تر بشه, من و خیلی ها بر این باور هستیم که بلندگو بعد از 15 تا 20 سال کارکرد پویایی و سرعت پاسخگوی درایورهاش کم میشه و این درسته, اما تعویض بلندگوی که درست انتخاب شده زیر 10 سال اصلا کار درستی نیست.