Home Theater Center
مرکز بررسی سیستم های صوتی و تصویری
ببینیم "Underworld Awakening" روی بلو-ری چی برای گفته داره! فیلم امروز عصر دیدم و نکاتی از صدا و تصویر این فیلم یاداشت کردم که با اضافاتی اینجا براتون می نویسم.
تجهیزات تست:
TV: Pioneer Plasma
Speaker: Focal, KEF, B&W, Yamaha
BD-Player: Pioneer LX55
Amplifier: Yamaha RX-A3010
Cable: WireWorld
فیلم با دوربین شركت Red گرفته شده و با کلی سر و صدا روی پرده رفت و من فیلم در IMAX 3D دیدم, در این تحلیل سعی می کنم خیلی نسخه بلوری با آنچه در IMAX دیدم مقایسه نکنم! می دونید که قسمت دوم این فیلم "Underworld:Evolution" مدتها روی دی وی دی و بلوری یکی از فیلم های تست من بوده و هست, و دلیلش فقط شاخص های مثبت این فیلم برای تست نمایشگر است. در قسمت اول تصویری رنگ پریده همراه با گرین درشت و نویز میبینیم. در دومی Evolution تصویری با کنتراست بالا همراه با جزئیات دقیقی از سوژه ها و عمق سیاه عالی و گرین نچندان اذیت کننده می بینیم, که خود این گرین نسبتا دقیق پتانسیل تست فیلم بالا برده. سومی Rise of the Lycans کلا فیلم چرتی بود و اصلا نمیشه در مجموعه Underworld قرارش داد! اما انصافا در کلاس نداشته خودش :) A/V خوبی داشت. و اما این آخری Awakening انتظار میرفت کاری متفاوت در صدا و تصویر باشه که تا حدودی هم اینطور شد.
تصویر:
تصویر فوق العاده تمیز و بدون نویز و گرین مهم ترین شاخص مثبت این قسمت بود, تصویر به حدی تمیزه که از فاصله نزدیک میشه پیکسل های نمایشگر بدون مزاحمت گرین یا نویز دید. (دقت کنید این فیلم فضای کاملا تاریک داره و معمولا در این صحنه ها نویز دیجیتال و گرین غوغا می کنه! اما در این یکی وجود نداشت) تصویر قسمت چهارم تا حدودی قالب رنگ پریده قسمت اول داره با این تفاوت که این یکی درخشان تر و بسیار تمیز از نویز و گرین است, نویز اصلا نمی تونم تحمل کنم اما در مواردی میتونم گرین کنترل شده تحمل کنم و حتی ازش لذت ببریم. نور پردازی یکی دیگه از شاخص های مثبت این فیلم بحساب میاد, در هیچ سکانسی تاریکی باعث دیده نشدن برخی سوژه ها نمیشه, در بعضی از صحنه ها از سیاه خالص تا سرمه ای و آبی تیره خیلی دقیق در جای خود دیده میشه و تقریبا هیچ بخشی از تصویر با سیاهی بی مورد پوشیده نمیشه. نکته منفی که باعث شده وضوح تصویر در این قسمت کمتر از انتظار باشد فوکوس های دوربین روی کارکترها و سوژه های تصویر است تا حدی که در نماهای پس زمینه تصویر کاملا خارج از فوکوس هست و جزئیات صحنه دقیق دیده نمیشه! شاید بدترین صحنه این فیلم از لحاظ جزئیات پس زمنیه صحنه داخل خودروی ون در حال حرکت باشه و نمای پشت سر سیلین از بیرون که تقریبا چیزی جزء تصاویر بسیار گنگ دیده نمیشه! روی بلوری یک ساعت پشت صحنه از فیلم هست که من وقت نکردم جزء قسمت های از صحبت ها رو ببینم, و نمیدونم این سکانس در جاده گرفته شده یا CGI در هر صورت که این سکانس افتضاحه! یکی دیگه از نکات منفی تصویر این قسمت ضعیف بودن بافت پوست و اجسام در طول فیلم بود! در بهترین و فوکوس ترین نماها جزئیات آنچنانی از سوژه ها نمی بینیم! از فیلمی که با وضوح فوق بالا گرفته شده انتظار جزئیات بیشتری داریم اما در این فیلم بافت و جزئیاتی کاملا نرمال و گاهی ضعیف میبینیم.
صدا:
DTS-HD Master Audio 7.1
صدا در قسمت چهارم جلو تر از تصویر بود, صدای ۷.۱ جذابه اما در صورتی که برای هر کانال افکت مجزا تنظیم شود, در Underworld Awakening صدای 5.1 کاملی می شنویم. در کارای خوب ۷.۱ که من در سیستم خانگی شنیدم صدا ۵.۱ کامل بوده و دو کانال ساراند عقب برای پیک های لحظه ای و فضا سازی وارد مدار شدن, در این یکی هم تقریبا صدای ۷.۱ خوبی می شنویم, صداها به موقع در هر کانال شنیده میشن, افکت ها کش دار نیستند! یعنی یک افکت در لحظه از کانال ساراند کشیده نمیشن به ساراند عقب یا بلعکس, افکت ها با حجم و تاثیر خاص در هر کانال شنیده میشه اصلا حس ۷.۱ جعلی در طول فیلم احساس نمی کنید و کاملا مشخصه روی صدای این قسمت با دقت کار شده.
اگر بخوام چیزی که در لحظه شنیدم و نوشتم بنویسم, چرخش صدا در ۷.۱ کاملا تمام کانال هارو با حجم مناسب درگیر میکنه. برای هر کانال افکت مجزا تنظیم شده و وضوح صدا برای افکت ها دیجیتال (صداهای که داخل استودیو ساخته شده) کاملا کریستالی شنیده میشه, در سکانس های شلوغ جنگی از فرکانس LFE بیش از حد استفاده نشده و لود هر افکت به میزان نزدیک به صحنه می شنویم. صدای برخورد آسانسور به زمین بتنی فوق العاده زیباست, این هم از نکاتی بود که از IMAX تا بلوری در ذهنم بود, لحظه برخورد کابین فلزی آسانسور روی زمینی که کاملا در مقابل این فشار مقاوم بود و انتقال صدای کابین فلزی با لود و جزئیات در صدا فوق العاده زیبا ساخته شدت است.(صدای این برخورد خیلی دوست دارم) همچنین سکانس قرار دادن بمب های نقره توسط سیلین و انفجار طبقات ساختمان خیلی دقیق تنظیم شده بود, از انفجار بمب ها و پرتاب اجسام به سمت دوربین تا افکت های لحظه ای جداگانه که در چهار کانال ساراند شنیده میشه تا آخرین انفجار طبقات و نشیده شدن صدای انفجار از دور همگی دقیق و تاثیر گذار تنظیم شده است.
حجم زیادی از موزیک فیلم در کانال های سارانده! اما اصلا اذیت کننده نیست و در طول فیلم احساس فشار و گم شدن افکت ها در موزیک نداشتم. دیالوگ یکی از ضعف های فیلم روی نسخه خانگی بود! شدت صدای دیالوگ در طول فیلم پایین بود! مشکل تداخل با افکت و موزیک نداشت ولی کم بود و مشکل دیگه وضوح صدای دیالوگ بود که در حد اندازه صدای وضوح بالا نبود!
اما نتیجه گیری کلی که از بلو-ری Underworld Awakening دارم به دور از تمام تحلیل های آنچنانی که ازش نوشتن! من نظر خودم دارم و پیشنهاد میکنم خودتون کار روی بلوری تست کنید و تحلیل هارو با هم مقایسه کنید, این هست که این فیلم در صدا و تصویر و با تاکید بیشتر بر تصویر کاملا کار متوسطی هست!
KEF Q 700 با آمپلی فایر و سورس Marantz
PM-15S2 , SA-15S2 و کابل AudioQuest شنیدم.
درایور Uni-Q صدای فوق العاده Integrated داره, شاید شنونده ای كه در فركانس بالا و میانی به صدای دو درایوری عادت كرده در بعضی از نواحی فركانسی فكر كنه این درایو كمی عقب تره! اما در دراز مدت متوجه خواهد شد این درایور داره فركانس های صدارو كاملا بالانس پخش میكنه. اگر اهل موزیك با وكال بالا باشید (من نیستم) حتما درایور Uni-Q در اولین تراك شمارو Impress میكند.
صدای درایور Uni-Q اصلا فوروارد نمیشد. یک تراک از (Sarah Brightman) گذاشتم, آهنگ معروف و انصافا قشنگ "حرم" سارا برایتمن خواننده سوپرانو و زیر ترین وکال در خوانندگان اپرا دارد. صدای برایتمن اصلا نمیشه با سیستم بد گوش کرد, من یکی که تحملشو ندارم! با شناختی که از صدای KEF داشتم این تراک گذاشتم, درایور Uni-Q صدای برایتمن متفاوت تر از آنچه تا به حال شنیدم پخش نمیكرد, بهتر از این هم این صدارو شنیده بودم, اما نه در این کلاس خیلی بالاتر از این یکی, من صدای برایتمن دوست ندارم اما روی این سیستم خیلی بیشتر می توانستم این صدارو تحمل كنم. صدای این بلندگو در وکال گسترش زیاد داره, صدا جلو شنیده میشد اما اصلا فوروارد نمیشد.
اگر به نوع array بلندگو هم دقت كنید متوجه خواهید شده كه خطی طراحی شده, همه چیز در اختیار درایور Uni-Q خیلی سعی شده صدای باس Low distortion باشه تا كمترین تاثیر منفی روی درایور اصلی داشته باشد. اما بنظر من این درایور در یك كابینت کوچیک با پورت باس مثل مدل Q300 بیشتر خصوصیات موزیكالی خودشو نشان میده.
این بلندگو Sealed Box سه درایو باس داره که یکی از درایورها Passive من از بلندگوهای سیلد آنچنان خوشم نمیاد, نمیدونم چرا! اما تا حالا صدای خوبی از بلندگوهای سیلد نشنیدم. Placement راحت تری دارن, حساسیت کمتری هم به آکوستیک نشان میدن, آرامش بیشتری در صدا دارن, اما فقط در ولوم پایین این خصوصیات حفظ می کنند! سری جدید KEF نسبت به سری XQ و Q کلاسیک باس کیپی داشت, ریتم صدا در ولوم پایین و بالا تغییر زیادی نداشت, صدای باس در ولوم پایین تا بالا یک دست بود. صدای باس ول نبود, کمتر صدای کابینت شنیده میشد, خیلی از بلندگوهای چند درایوری مشکل انعکاس كابینت در ولوم بالا دارند! و گاهی به اشتباه فکر می کنند این بازگشت صدا از آکوستیک بد, البته در اکثر موارد به همین دلیل اما در مواردی این خود کابینت که توان لازم برای کنترل و هدایت درست جریان صوتی در خود نداره, که باعث میشه در ولوم بالا صدای باس با یک انرژی اضافی و اذیت کننده شنیده شود, کابینت این بلندگو ها در زمان اجراهای سنگین وقتی دست روی پهلوی بلندگو بزارید ضربان ناشی از برخورد موج صوتی به دیواره های کناری بلندگو حس می کنید. هوای ایجاد شده توسط درایورها در کابینت جذب نمیشه و با کامپوننت های داخلی و دیواره های کابینت برخورد میکنه و باس بهم ریخته و با انرژی ناخوشایندی ایجاد می کنه.
سری جدید Q این مشکل با یک درایور پسیو تا حد قابل قبولی حل کرده, درایور پسیو موج صدا را تا حد زیاد جذب و تبدیل به انرژی میکانیکی میکند. گفتم صدای باس سری جدید خیلی كیپ تر از مدل های دیگر KEF هست. البته كاملا نمیشه گفت این سری باس بهتری نسبت به دیگر مدل های KEF دارند! من بسته به شرایط بد آكوستیكی كه تا به امروز KEF شنیدم میگم این مدل باس درست تری پخش می كرد.
سری جدید Q انتخاب خوبی برای سیستم های درست حسابی سینمای خانگی, درایور Uni-Q آشفتگی کمی در ولوم های بالا دارد, همراه با پاسخ سریع و Distortion پایین که ایده ال برای یک بلندگوی مناسب است.
حتما سری جدید KEF Q تست کنید.
در بخش اول سعی کردم تاثیر مثبت و منفی آکوستیک بر صدا و نحوه انتشار صوت صحبت کنم. در بخش دوم بیشتر با نحوه انتشار صدا در فضای شنیداری آشنا شدیم و چند روش ساده برای بهینه کردن شرایط شنیداری صحبت شد.
این بار کمی در مورد تاثیر آکوستیک و رکوردهای خوب بر Soundstage در موزیک صحبت میکنم.
Soundstage و موزیک خوب فقط رابطه مستقیم با کامپوننت های خوب و Placement بلندگوها نداره, رکوردهای موزیک خیلی در شبیه سازی فضای اجرا موزیک تاثیر گذار است. با هر رکوردی نمیشه فضای سالن اجرا را به اتاق خودمون بیاریم, صدای سازی که ما می شنویم صدای فضای استودیو است, بهترین شرایط صدا با بهترین کامپوننت ها در نهایت نزدیک میشه به صدای که در فضای استودیو ضبط شده است. اکثر افراد موزیک دوست به اشتباه فکر می کنند صدای که می شنوند صدای واقعی ساز! (ما همیشه صدای فضای استودیو را می شنویم و فقط در اجرا زنده میشه صدای واقعی ساز شنید.) استودیوی خوب, مهندس صدای خوب, آکوستیک فضای شنیداری و در آخر این کامپوننت های صدا هستند که مشخص می کنند صدای که می شنویم چقدر به صدای اصلی ساز نزدیک است. موزیکی که در استودیو خوبی ضبط نشده, میکروفون های خوبی در ضبط هر بخش از صدا استفاده نشده, صدابردار خوبی به کار ضبط نظارت نداشته هیچ وقت نمیتونه فضای شنیداری Sweet و Soundstage خوبی ایجاد کند حتی در بهترین سیستم پخش و آکوستیک.
قدیم که تجهیزات ضبط دیجیتال و این امکانات میکس دیجیتالی نبود و چقدر خوب بود! صدا در استودیوهای ضبط میشد که مهمترین شاخص مثبت اون استودیو آکوستیک خوب بود, استودیو خوب آکوستیک خوب داشت و نه تجهیزات دیجیتال آنچنانی که رسما گند میزنه به صدا و هرچی عشق و لطافت تو صدای ساز و خواننده هست میگیره و به جاش جزئیات بالا تحویل گوش میده! جزئیاتی که خیلی زود احساس فشار و خستگی در شنونده ایجاد میکند! شده تا حالا تو جمعی باشید که صدای بدی پخش میشه؟ و شما روتون نمیشه چیزی بگید؟ برای من زیاد پیش آمده:)
اهمیت Soundstage خوب در رکورد های ارکستر بیشتر. نکته ای که افراد علاقه مند به صدا زیاد بهش توجه نمی کنند! و اکثرا فکر می کنند هر قطعه موزیک در یک سیستم خوب باید Soundstage قوی داشته باشد! خیلی از موزیک ها نیاز به فضای سه بعدی دارند تا Soundstage که به آکوستیک و Placement بلندگو بستگی داره, مثل موزیک های که حالت عرفانی دارن و صدای خواننده و سازها در فضای معلق شنیده میشه. این نوع موزیک نیاز به فضای سه بعدی داره یعنی داشتن یک صدای استریو نه دوتا مونو. این به این معنی نیست که اگر سبک خاصی از موزیک گوش می کنید باید سیستم صوتی شما فقط با اون نوع موزیک یا خواننده صدای خوبی بده! اما متاسفانه دیدم که افرادی بدین شکل سیستم Setup می کنند.
نکته مهمی که موزیک دوستان زیاد بهش اهمیت نمیدن و فقط همین که تجسم فضای ارکستر در سیستمی قوی باشه بهش کفایت می کنند! شنیده نشدن سازها در ارکستر! در اکثر سیستم ها ما (صدای ارکستر می شنویم و نه سازهای که در ارکستر نواخته میشه) در ضبط صدا در یک ارکستر برای ضبط صدای سازها از میکروفون های مختلف با فاصله و زاویه های خاص استفاده می شود. و یک میکروفون "Cardioid" که صدای کل ارکستر را دریافت می کند, نمودار پترن این میکروفون چیزی شبیه به قلب به تصویر زیر توجه کنید نقطه اتصال خط محل قرار گیری میکروفون و فضای داخلی محل قرار گیری سازهاست.
در اکثر سیستم های صوتی ما صدای میکروفون Cardioid را می شنویم و نه سازهارو مگر در بخش های که صدای یک ساز خیلی بالا بره! حالا باز بر میگردم به اهمیت رکورد خوب, موزیکی که رکورد خوبی نداره در هیچ سیستم صوتی با هر نوع کامپوننت هیچ کدام از شاخص های مثبت صدا را نداره و نمیتونه فضای رکورد تا حد ممکن بازسازی کنه. ( پس اگر رکورد خوبی نداریم نباید انتظار صدای درستی از سیستم صوتی داشته باشیم ) خوب دوباره بریم سراغ آکوستیک و تاثیر آن بر صدا.
بعضی از علاقه مندان صدا این تصور اشتباه دارن که اتاق کوچیک تاثیر کمتری بر صدا دارد تا یک اتاق بزرگ! چرا چون وقتی در یک سالن بزرگ صحبت می کنیم بیشتر صدا انعکاس داره تا اتاق کوچیک! فرض ما بر این که در یک اتاق کوچیک هیچ وسیله ای جزء سیستم صوتی و شنونده نیست, در بخش های قبل تاثیر اشیای داخل اتاق بر صدارو گفتم, حالا فقط دیوار داریم و سقف, زمانی که یک نت از لحظه پخش از بلندگو طی میکنه تا به اولین مانع که اینجا دیوار و سقف است برسه خیلی کوتاه تر از زمانی که همان نت با همان شدت db در یک سالن بزرگ منتشر می شود, شدت تخریب صدا و بهم زدن شاخص های صدا در اتاق کوچک چقدر بیشتر از اتاق بزرگ است؟
به همین علت Placement بلندگو ها در فضاهای کوچیک و بدون آکوستیک درست خیلی سخت تر از فضای بزرگ, در فضای بزرگ زمانی که یک نت بعد از برخورد و انعکاس مخرب به اولین مانع طی میکند تا به گوش برسه خیلی بیشتر و امکان تخریب نت مخرب در مسیر بالاست. اما در فضای کوچیک انعکاس های مخرب با همان شدت نت اصلی با آن ترکیب شده و به گوش میرسد! اگر دقت کرده باشید در دموهای کمپانی های صوتی ساز در اتاق های کوچیک خیلی بیشتر به آکوستیک و استفاده از دیفیوزرها اهمیت داده میشه تا اتاق های بزرگ.
در آخر به اهمیت آکوستیک در سیستم های سینمای نیز باید اشاره کنم و باز بگم نداشتن آکوستیک خوب مساوی با بهم ریختن محیط DSP همین انعکاس های مخرب که در موردش توضیح دادم در صدای سینمایی باعث تداخل بین کانال های صدا میشه! صدای دیالوگ از بلندگوی مرکز می شنوید اما صدای کانال های چپ و راست تفکیک ندارن! صدا در جلو انگار در مرکز خلاصه شده, و کانال چپ و راست ناپدید شده و فقط حجم به صدا میدن. من بارها گفتم که در صدای سینمایی نباید محل قرار گیری بلندگوها احساس شود, در آکوستیک ایده ال محل بلندگوها در موزیک متن و افکت های لحظه ای قابل تشخیص نیست اما تاکید میکنم بلندگو ناپدید نمیشه! ناپدید شدن یعنی فقط حجم به صدا دادن و بدون داشتن حرکت درست افکت بین کانال های صدا, در آکوستیک ایده ال به دلیل این که انعکاس های مخرب نداریم محیط DSP یک هاله صوتی در منطقه مشخص شده ایجاد میکند بدون پرش صدا از یک کانال به کانال دیگر و بدون ناپدید شدن بلندگو. این مشکل با پیدا کردن نقاط بازتاب صدا و نصب جاذب های با سایز مناسب تا حد بسیار زیادی حل خواهد شد.
نکته: برای آکوستیک کردن نیاز به دستگاه RTA هست. کارش این که با ارسال یک سیگنال با شدت یکسان و اندازه گیری اون در محل های مختلف به ما نشان میده میزان تخریب این سیگنال در هر محل چقدر است. به سیگنالی که پخش میشه Pink noise-White noise-Brown/Red noise-Grey noise میگن تفاوتشون در ناحیه فرکانسی که پخش می کنند و دقیقا شبیه به صدای برفک تلویزیون, یا تست کانال های صدای در آمپلی فایرهای سینمایی است.
OPPO یك كمپانی چینی است, كه در ابتدا فقط دی وی دی پلیر تولید میكرد, آن هم با هدف بازارهای جهانی و بخصوص آمریكا, به علت كیفیت ساخت قطعات و طراحی الكترونیك دقیق در دی وی دی پلیرهای این كمپانی خیلی زود جای خود را بین دوستداران نمایش خانگی باز كرد و سایت های مختلف تحلیل های مثبتی در مورد پلیرهای این برند تازه وارد نوشتند.
تا به امروز دی وی دی و بلوری پلیرهای OPPO توانسته 32 جایزه در زمینه های مختلف از مجلات و سایت های معتبر كسب كند.
دی وی دی پلیر مدل DV-983Hیكی از قوی ترین دی وی دی پلیرها در زمینه تبدیل تصاویر SD به HD شناخته شده است, و گفته میشه این كار را به بهترین شكل ممكن انجام میده, استفاده از یك برد كاملا مجزا برای Upscaling كه در هیچ پلیری تا این اندازه دقیق و قدرتمند طراحی نشده, البته در كلاس این دستگاه, طراحی بدنه الومینیومی پرداخت شده و استفاده از قطعات پلاستیكی ساخته شده از مواد كاملا خالص از ویژگی های این پلیر با ارزش است.
OPPO در ساخت بلوری پلیر هم به موفقیتی بیشتر از دی وی دی پلیرهاش دست پیدا كرد! دستگاه مدل BDP-83در دو مدل عادی و Special Edition تولید میشود, و توانسته جای خود را با حضور قدرت های پلیر ساز مطرح به شدت بین علاقمندان خود باز كند.
در مدل Special Edition از 4 (DAC) برای خروجی استریو استفاده میشود كه ساخت كمپانی مطرح EES است.
BDP-83 دارای خروجی صدای آنالوگ 7.1 كانال است! فكر نكنید برای اتصال به پكیج های بلندگوهای اگتیو گذاشته شده! این پلیر برای استفاده در سالن های نمایش بزرگ كه در آمریكا بسیار رواج دارد طراحی شده تا بتوان در هر كانال صوتی از یك آمپلی فایر قدرت جداگانه استفاده كرد.
من تا به حال هیچ كدام از مدل های OPPO را تست نكردم! اما نوع ساختار و استفاده افراد با تجربه نشان میده باید پلیرهای سطح بالای باشند, هر چند تا از نزدیك تست نكنم نمیشه نظری داد.
امیدوارم نمایندگی این برند در ایران گرفته شود, فكر نمیكنم ریسك زیادی داشته باشه, با این كیفیتی كه از این پلیرها دیده میشه حتما جای خود را بین دوستاران سینمای خانگی در ایران باز میكند.
در ادامه مطلب موزه و شوروم کمپانی KEF در کارخانه انگلستان این کمپانی ببینید, که از اولین تا آخرین بلندگوهای تولیده شده توسط این برند را به نمایش گذاشته است.