Home Theater Center
مرکز بررسی سیستم های صوتی و تصویری
ساب ووفر Klipsch R-121SW، با وعدهی بیس قدرتمند و لرزاننده، به یکی از گزینههای محبوب در این عرصه تبدیل شده است. اما آیا این ساب ووفر واقعاً به انتظارات پاسخ میدهد؟
بعد از چندین تست نسبتاً طولانی از این ساب ووفر صادقانه باید بگویم خیر! این ساب ووفر جز صدای بلند و در اکثر لحظات گوش خراش! حرفی برای گفتن ندارد.
درایور R-121SW با وجود اندازه ۱۲ اینچی، در جابجایی حجم کافی هوا در فرکانسهای بسیار پایین (زیر ۳۰ هرتز) با محدودیت مواجه است. این امر باعث میشود عمق بیس در این محدوده فرکانسی به اندازه کافی احساس نشود و حس "لرزش" و "قدرت واقعی" بیس کاهش یابد. این ضعف به خصوص در فیلمهای اکشن و موسیقیهای الکترونیک که به بیسهای عمیق نیاز دارند، بیشتر خود را نشان میدهد.
در حجم صدای بالا، درایور این ساب ووفر مستعد دیستورشن (اعوجاج صدا) است. این مشکل به دلیل محدودیتهای فیزیکی درایور و ناتوانی آن در حرکت خطی در دامنه حرکتی زیاد رخ میدهد. دیستورشن باعث میشود صدا ناخوشایند و غیرطبیعی به نظر برسد.
درایور R-121SW در مقایسه با درایورهای پیشرفتهتر، از سرعت و کنترل کمتری برخوردار است. این موضوع باعث میشود در قطعات موسیقی با ضربآهنگ سریع و تغییرات ناگهانی بیس، دقت و وضوح صدا کاهش یابد و بیس "کشیده" و "مبهم" به نظر برسد.
کابینت R-121SW از مواد نسبتاً سبک ساخته شده است و در حجمهای بالای صدا، مستعد رزونانس (تشدید ناخواسته صدا) است. این رزونانسها باعث ایجاد صداهای اضافی و ناخواسته میشوند که بر وضوح و کیفیت کلی صدا تأثیر منفی میگذارند.
قرارگیری پورت باس در پشت کابینت، باعث میشود که عملکرد ساب ووفر به شدت تحت تأثیر فاصله از دیوار قرار گیرد. فاصله کم از دیوار باعث تقویت فرکانسهای خاص و ایجاد صدای "بوم" ناخواسته میشود، در حالی که فاصله زیاد باعث کاهش قدرت بیس میشود. این موضوع تنظیم دقیق و بهینه ساب ووفر را دشوار میکند.
مجموعه این ضعفها باعث میشود که صدای خروجی R-121SW دارای ویژگیهای زیر باشد:
بیس نه چندان عمیق: در فرکانسهای بسیار پایین، عمق و قدرت بیس به اندازه کافی نیست.
دیستورشن در حجم بالا: در حجمهای زیاد، صدا دچار اعوجاج و ناخوشایندی میشود.
عدم دقت و وضوح در بیس: در قطعات موسیقی با ضربآهنگ سریع، بیس مبهم و کشیده به نظر میرسد.
تأثیرپذیری زیاد از محیط: محل قرارگیری ساب ووفر تأثیر زیادی بر کیفیت صدا دارد و تنظیم دقیق آن دشوار است.
جمعبندی:
Klipsch R-121SW با وجود قدرت و حجم صدای بالا، به دلیل ضعفهای طراحی درایور، کیفیت ساخت کابینت و طراحی پورت باس، در زمینه دقت، عمق بیس و کنترل صدا با محدودیتهایی مواجه است. این نقاط ضعف به خصوص برای علاقهمندان به موسیقیهای دقیق و فیلمهایی با جلوههای صوتی پیچیده، محسوستر خواهد بود.
داستان این فیلم در ژاپن پس از جنگ جهانی دوم روایت میشود. ژاپن در حال تلاش برای بازسازی خود است که ناگهان با ظهور یک هیولای غولپیکر به نام گودزیلا مواجه میشود. این هیولا نه تنها باعث ویرانی میشود، بلکه نمادی از ترس و ناامیدی مردم ژاپن در آن دوران است.
نسخه Kaleidescape این فیلم حدود هفت ماه پیش منتشر شد, و من در روز عرضه نسخه ی 4K HDR فیلم را بروی سرور کِلایدِسکوپ شخصیم دانلود کردم, و داسنان تست های دیوانه بار من بروی این فیلم شروع شد...! بارها خواستم در مورد صدا و تصویر این فیلم بنویسم, اما نمی دونستم چطور میشه حس تجربه صوتی این فیلم را در قالب کلمات منتقل کرد!
تصویر: 4K HDR
میشه گفت اکثر نماهای مهم که از گودزیلا می بینیم به صورت POV (point of view) تصویر برداری شده است. (زمانی که دوربین به جای چشم بیننده، از دید یک شخصیت خاص فیلمبرداری میکند به عبارت دیگر، ما همان چیزی را میبینیم که بازیگر میبیند, POV گفته می شود, این تکنیک به بیننده اجازه میدهد تا بیشتر در داستان غرق شود و با شخصیت همذاتپنداری کند.)
فیلم دیجیتال فیلمبرداری شده و با استاندارد Dolby Vision و HDR10 گریدینگ شده است. نتیجه در هر لحظه و از هر جنبه ارائه بصری این فیلم قابل قبول است. در طول فیلم رنگ ها شبیه به یک فیلم خبری قدیمی است که حال و هوای ژاپن ویران شده پس از جنگ و افسردگی عمومی را منتقل می کند.
درخشان ترین صحنه های فیلم از نگاه من, نور آبی فلس های گودزیلا و درخشش نور در نفس اتمی گودزیلاست.
صدا: Dolby Atmos
گودزیلا منفی یک:صدایی که وحشت را فریاد میزند...
صداها از هر گوشه ای به سویتان هجوم میآورند. انگار که گودزیلا از بالای سر، پشت سر و حتی زیر پایتان به شما حملهور شده است. این حس حضور فیزیکی هیولا، وحشت را به عمق وجودتان تزریق میکند.
هر قدم گودزیلا، هر برخورد او با ساختمانها، زمین را به لرزه میاندازد و این لرزش را به طور مستقیم در بدنتان حس میکنید. انگار که خودتان در مرکز تخریب های مهیب قرار گرفتهاید. صدای غرش گودزیلا آنقدر قدرتمند و عمیق است که انگار هوا از ریههایتان خارج میشود. این صدا، وحشت را به اعماق وجودتان میکشاند و شما را به لرزه درمیآورد.
کانال LFE در فیلم "گودزیلا: منفی یک" به عنوان یک سلاح مخفی عمل میکند و تجربه سینمایی را به سطحی کاملاً جدید ارتقا میدهد. این کانال با تولید فرکانسهای پایین و عمیق، لرزشهایی را در بدن شما ایجاد میکند که گویی خودتان در مرکز زلزلهای مهیب قرار گرفتهاید. هر قدم گودزیلا، هر برخورد پای او با زمین، با لرزشهای عمیقی در کانال ساب ووفر همراه است که به طور مستقیم بر روی بدن شما تاثیر میگذارد. این لرزشها، حس حضور فیزیکی هیولا را به شدت افزایش میدهند و شما را به دل ماجرا میکشد.
ضربه های عمیق و قدرتمند ساب ووفر، ضربان قلب زمین را تقلید میکنند و حس وحشت و هیجان را به اوج میرسانند. کانال ساب ووفر به شما اجازه میدهد که به صورت عمیق با گودزیلا ارتباط برقرار کنید. شما میتوانید ضربان قلب او را احساس کنید، غرشهای او را در عمق وجودتان حس کنید و قدرت بیحد و حصر او را درک کنید.
غرش جت ژاپنی در دل غرش هیولا: صدای هواپیما کوچک ژاپنی در گودزیلا منفی یک را تصور کنید که در دل یک نبرد حماسی بین گودزیلا و ارتش قرار گرفتهاید. غرش هیولا و ناگهان، صدای گوشخراش یک هواپیمای کوچک جنگی فضای نبرد را میشکافد. این ترکیب صداها، تجربهای فراموشنشدنی را برای مخاطب خلق میکند. صدای حرکت جت ژاپنی از کانال سارند سمت چپ و حرکت به سمت گودزیلا نفس را در سینه حبس می کند!
صدای انفجار اتمی در این فیلم، چیزی فراتر از یک صدا است. این صدا، غرشی جهنمی است که روح را میلرزاند و قدرت تخریب عظیم این سلاح را به نمایش میگذارد. با شنیدن این صدا، زمین میلرزد و ساختمانها پودر می شوند. صدای انفجار اتمی در فیلم "گودزیلا منفی یک"، یکی از آن صداهایی است که به راحتی از ذهن پاک نمیشود. این صدا، به عنوان یک عنصر کلیدی در فیلم، به مخاطب یک تجربه سینمایی فراموشنشدنی از SPL واقعی را هدیه میدهد.
موسیقی متن فیلم با صداهای محیطی به شکلی بینظیر ترکیب شده و یک سمفونی از وحشت و هیجان را خلق میکند. هر نت موسیقی، هر ضرب آهنگی، شما را به اعماق داستان میکشاند.
صدا در این فیلم نه تنها به عنوان یک ابزار برای ایجاد هیجان و ترس استفاده شده است، بلکه به عنوان یک شخصیت اصلی در داستان عمل میکند
در کل، صدای دالبی اتموس در فیلم "گودزیلا: منفی یک" یک تجربه صوتی نفسگیر را برای حس ترس و هیجان به ارمغان می آورد.
حاضری این هیجان را تجربه کنی؟
تصویر نسخه Kaleidescape
صدا Dolby Atmos
موارد مرتبط:
سیستمهای صوتی وینتیج، علیرغم جذابیتهای نوستالژیک و کیفیت صدای منحصر به فردشان، در بازتولید موسیقیهای مدرن با چالشهای جدی مواجه هستند. تفاوتهای بنیادین در فناوری ساخت طراحی و همچنین پیشرفتهای چشمگیر در تکنیکهای ضبط، میکس و مسترینگ موسیقی، باعث شده است که این سیستمها نتوانند به طور کامل پتانسیل پخش موسیقیهای امروزی را به نمایش بگذارند.
دلایل اصلی این عدم تطابق عبارتند از:
محدودیت در پاسخ فرکانسی, اسپیکرهای وینتیج به دلیل طراحی قدیمی خود قادر به پوشش کامل طیف فرکانسی موسیقیهای مدرن نیستند, در نتیجه جزئیات ظریف و عمق صداها به خوبی اجرا نمیشود.
همچنین قطعات الکترونیکی قدیمی به مرور زمان کارایی خود را از دست میدهند که باعث کاهش کیفیت صدا میشوند. با گذشت زمان قطعاتی مانند سیمپیچها و دیافراگمها ممکن است خشک شده، پوسیده یا آسیب ببینند که منجر به کاهش کیفیت صدا اعوجاج و نویز میشود. همچنین مواد استفاده شده در ساخت بلندگوها ممکن است با گذشت زمان خواص خود را از دست بدهند که باعث تغییر در پاسخ فرکانسی، حساسیت و امپدانس بلندگو شود.
در سالهای تولید سیستم های صوتی وینتیج از تکنیکهای میکس و مسترینگ آنالوگ استفاده میشد، که با روشهای دیجیتال امروزی تفاوتهای اساسی دارد, این تفاوتها باعث میشود که موسیقیهای مدرن هنگام پخش با سیستمهای وینتیج رنگ و بافت طبیعی خود را از دست بدهند و صدا مرده و بی روح شنیده شود.
کابینتهای بلندگوهای قدیمی معمولاً طراحی سادهای داشتند و برای بهینه سازی پاسخ فرکانسی به اندازه کافی تقویت نشده بودند. این امر در پخش یک موسیقی مدرن با حجم فرکانس های متنوع باعث ایجاد رزونانسهای و آشفتگی در صدا میشد.
همین ضعف های اساسی در سیستم های صوتی وینتیج افسانه های را ایجاد کرده است که در ادامه به یکی از شایع ترین آنها اشاره خواهم کرد:
تأثیر نوع بلندگو بر سبک موسیقی: واقعیت یا افسانه؟
در دنیای موسیقی، اغلب این سوال مطرح میشود که آیا نوع بلندگویی که استفاده میکنیم بر سبک موسیقیای که میشنویم تأثیرگذار است یا خیر. بسیاری معتقدند ( فروشنده های سیستم های صوتی وینتیح) که برای هر سبک موسیقی، بلندگوی خاصی مناسب است. اما آیا این باور مبتنی بر واقعیت است یا صرفاً یک افسانه است؟
بلندگو وسیلهای است که سیگنالهای الکتریکی را به امواج صوتی تبدیل میکند. به عبارت سادهتر، بلندگوها صدا را برای ما قابل شنیدن میکنند. اما آیا نوع بلندگو میتواند بر کیفیت و رنگ صدای موسیقی تأثیر بگذارد؟
در حالی که مشخصات فنی بلندگو میتواند بر نحوه پخش صدا تأثیر بگذارد، اما نمیتوان گفت که یک نوع بلندگو تنها برای یک سبک موسیقی خاص مناسب است.
سبک موسیقی ترکیبی از عوامل مختلفی مانند سازها، آرایش صداها، ملودی ها، هارمونی و ریتم است. بلندگو تنها یکی از اجزای سیستم صوتی است که باید این آرایش صوتی را به درستی پخش کند و نمیتواند به تنهایی بر سبک موسیقی تأثیرگذار باشد.
در نهایت، میتوان گفت که انتخاب بلندگو بیشتر به سلیقه شخصی و نیازهای شنونده بستگی دارد تا سبک موسیقی. یک بلندگوی خوب باید بتواند تمامی طیف فرکانسی صدا را به صورت دقیق و طبیعی بازتولید کند. البته، برخی از بلندگوها ممکن است برای سبکهای موسیقی خاصی مناسبتر باشند، اما این به معنای آن نیست که یک بلندگوی خاص تنها برای یک سبک موسیقی خاص قابل استفاده است.
نکته چالشی:
اگر از افراد علاقمند به سیستم های صوتی وینتیج, که امروزه بر این باور هستند که سیستم های صوتی پنجاه سال پیش صدای بهتری داشتند! پنجاه سال بعد بپرسید که بهترین سیستم صوتی برای کدام دوران است؟ قطعاً خواهند گفت, سیستم های صوتی پنجاه سال پیش!
نتیجه یک هفته تجربه من با آمپلی فایر Yamaha R-N1000A
وقتی صحبت از کیفیت صدا به میان میآید، Yamaha R-N1000A به صورت بیسابقه ای که از یاماها بعید است صدای خوبی دارد! آمپلیفایر قدرت زیادی را برای بلندگوهای فوکال Chora 816 من فراهم میکند، بنابراین اگر بتواند Chora 816 به راحتی درایو کند میتواند طیف وسیعی از بلندگوهای هم رده بلندگوهای دیگر را نیز درایو کند. امضای یاماها صدای خنثی، دقیق و بسیار موزیکال است.
فرکانس های باس به خوبی کنترل شده هستند، با عمق کافی برای اضافه کردن وزن به موسیقی بدون اینکه با لود و در وولوم های بالا شنیدن موزیک را طاقت فرسا کند. میدرنج واضح و شفاف است و این باعث میشود که R-N1000A برای ژانرهایی مانند موسیقی جاز، کلاسیک و ارکسترال مناسب باشد، نکته ای که برای یک میانرده بسیار مهم است.
تریبل واضح و گسترده است و جزئیات فرکانس های بالا بدون آنکه خسته کننده شود شنیده می شود. صحنه سازی صدا گسترده و به خوبی تعریف شده است، ساند استیج صدا بسیار گسترده و با تفکیک بالا سازها را تصویر سازی می کند که باعث می شود شما به سمت موسیقی کشانده شوید، چه در حال گوش دادن به یک سمفونی یا یک کنسرت راک باشید.
یکی از چشمگیرترین جنبه های R-N1000A تطبیق پذیری آن است. تمام انواع موسیقی را به یک اندازه خوب اجرا می کند، از ظرافت های یک قطعه پیانو سولو گرفته تا انرژی کامل یک گروه راک. و این یعنی توانایی آمپلی فایر در ارائه و کنترل فرکانس های پیچیده با وضوح و دقت بالا، که گواهی بر مهارت مهندسی یاماها است.
ویژگی کالیبراسیون YPAO نیز قابل ذکر است; پس از اجرا، متوجه بهبودی ظریف اما قابل توجه در صدا، به ویژه در پاسخ باس و تعادل کلی شدم. در حالی که ممکن است برخی از کاربران این آمپلی فایر ترجیح دهند تنظیمات را به صورت دستی انجام بدهند. با این حال، نمیخواهم بگویم که YPAO یک نقطه شروع عالی برای اکثر کاربران فراهم میکند، زیرا اتاق من که در آن تست را انجام دادم از نظر صوتی آکوستیک شده است، بنابراین امکان دارد در شرایط آکوستیکی متفاوت این سیستم نتایج مخنلفی داشته باشد.
یاماها R-N1000A یک آمپلی فایر استریو های فای قدرتمند، با امضای دقیق صدای یاماها و گزینه های اتصال گسترده آن را به یک انتخاب همه کاره برای علاقه مندان به صدا و موسیقی تبدیل کرده است. اگر به دنبال آمپلیفایر استریو متصل به اینترنت هستید که هم عملکرد صدای خوب و هم انعطافپذیری در استریم موزیک از اینترنت را باهم ارائه کند، فکر میکنم این دستگاه یکی از بهترین دستگاه پیشرفته امروزی در کلاس قیمتی خودش است.
در این مطلب در مورد سیستم پخش Kaleidescape برای دوستانی که شاید با این پلتفرم بسیار پیشرفته و هیجان انگیز برای عاشقان صدا و تصویر سینمایی آشنایی نداشته باشند توضیح خواهم داد...
کِلایدِسکوپ تشکیل شده از یک پلیر اصلی و یک یا چند استوریج جهت دخیره سازی محتوای دانلود شده اختصاصی این پلتفرم است. نکته: ( سیستم پخش کِلایدِسکوپ یک پلتفرم استریم و پخش آنلاین فیلم نیست)
کمپانی آمریکایی کِلایدِسکوپ در ابتدا با مدیا پلیرهای که امکان کپی و پخش قانونی دیسک های فیزیکی بروی هارد دیسک های داخلی و خارجی را داشتند معرفی شد. در این مطلب قدیمی توضیحاتی در این مورد دادم. جالب اینجاست که در آن سال ها فکر نمی کردم این سیستم پخش تبدیل به سورس اصلی صدا و تصویر خودم خواهد شد!
در سیستم پخش جدید کِلایدِسکوپ فیلم ها با مستر کوالیتی از کمپانی های فیلم سازی خریداری شده و بروی سرورهای این شرکت بارگذاری می شود. برای پخش محتوای کِلایدِسکوپ در نمایش خانگی, نیاز به یک پلیر Strato و یک یا چند سرور Terra دارید. فیلم ها پس از خرید بروی سرور سیستم شما دانلود و توسط پلیر پخش می شود. خیلی ساده. (امکان اجاره فیلم ها با کیفیت اصلی به مدت 24 ساعت هم هست)
کیفیت تصویر در کِلایدِسکوپ در تست های که با نسخه های فیزیکی UHD داشتم, به دلیل فشرده سازی کمتر و حجم بین ریت معمولا بالاتر تا 70 مگابایت در ثانیه, در مواردی بنظر من پایدارتر و پوشش رنگی کامل تری دارند, هنوز با توجه به محدود بودن نسخه های در دسترس من و نداشتن نسخه های فیزیکی تمام عنوان ها جهت مقایسه نمی توانم بگم کدام یک کیفیت تصویر بالاتری دارند, در پخش نسخه های فیزیکی پلیر نقش بسیار مهمی در خروجی تصویر و صدا دارد, من کیفیت پخش کِلایدِسکوپ را با یک UHD بلوری پلیر رفرنس مقایسه می کنم.
کروما تصویر 4:4:4 و 8 بیت هست که تا 12 بیت هم توسط خود پلیر افزایش پیدا می کند, فضای رنگی +HDR10
BT.2020, و BT.709 است.
در مدل جدید پلیر Strato V از دالبی ویژن هم پشتیبانی می شود, در این مدل در زمان دانلود فایل گزینه دالبی ویژن به لیست انتخابی شما اضافه شده است.
کیفیت صدا هم مانند بلوری دیسک ها غیر فشرده است و از تمام فرمت های رایج مثل Dolby Atmos و DTS:X و... پشتیبانی می شود.
دو نکته برتری از نظر من در صدا و تصویر نسخه های کِلایدِسکوپ نسبت به نسخه های فیزیکی UHD است و آن حجم بیت ریت و فضای ذخیره سازی بیشتر در کِلایدِسکوپ است, میدونیم که ماکزیمم حجم دیسک های UHD بلوری 100 گیگابایت است, که معمولا حدود 65 تا 70 گیگ با در نظر گرفتن پشت صحنه ها و تمام موارد اضافی حجم دیسک را اشغال می شود. در نسخه های کِلایدِسکوپ در مواردی حجم فایل اصلی تا بالا 100 گیگابایت است, مثل قسمت دوم فیلم آواتار که بررسی نسخه ی کِلایدِسکوپ فیلم براتون اینجا منتشر کردم, این بالاتر بودن حجم فایل ها نشان میده فشرده سازی کمتری بروی تصویر اعمال می شود که در نتیجه پایداری و حجم بیت ریت بالاتری در تصویر شاهد هستیم.
در صدا هم در مواردی که من تست کردم با این که روش ضبط VBR است, بیت ریت زمان بیشتری در ماکزیمم نگه داشته می شود, که بازهم می تواند جزئیات بیشتری از صدا را منتقل کند.
در روش ضبط با متد VBR یا بیت ریت متغیر، Variable Bit Rate برای صحنه ای که یک ديالوگ ساده در جريان است, و یا فیلم تحرک زیادی نداره ، از بیت ریت با حجم کمتر استفاده ميشود و برای صحنه های پر زد و خورد برای نگه داشتن تمامی جزییات تصویر در فرایند فشرده سازی حجم بیت ریت ها را بالا می برند .
در روش ضبط با متد CBR یا بیت ریت ثابت، Constant Bit Rate تمامی قسمتهای فایل صوتی را با بک حجم یکسان تبدیل می کنند و فرقی بین صحنه اي که مثلا يك ديالوگ ساده جريان دارد, با یک صحنه پر زد و خورد و اکشن نمی گذارد.
ذر نمودار زیر خود کمپانی تفاوت بیت ریت تصویر و صدا را در سیستم پخش کِلایدِسکوپ با بلوری UHD و استرسم های رایج مقایسه می کند.
بیش از این وارد موارد خاص نمیشم... در کل بنظر من سیستم پخش kaleidescape آینده سیستم های نمایش خانگی های اند خواهد بود.
خوش باشید
20 شهریور 1386 تا 20 شهریور 1403
17 ساله شدیم...
وقتی من بلندگو شنیدم که چهار روز بود باز شده بود و هنوز بوی نوی بلندگو نرفته بود.
بلندگوهای ایستاده TRIANGLE Antal Ez از کراس اورهای پیچیده ای استفاده می کند و نیاز به شرایط خاصی برای Break-in شدن دارن. برعکس خیلی از بلندگوها که با وولوم کم و کارکرد طولانی از حالت اولیه خارج میشن, این بلندگو نیاز به کمی جریان داره تا از حالت اولیه خارج بشه. اولین شوک باید حداقل 48 ساعت بعد ار آرامش به این بلندگو داده شود, اجازه بدید بلندگو در شرایطی که خودتون احساس می کنید درایورها جریان مناسبی دریافت میکنن کار کنه, اولین تغییر صدای این بلندگو در همین چند ساعت اولیه احساس می کنید. با گذشت زمان صدا یکپارچه تر میشه و بلندگو به صدای واقعیش نزدیک میشه.
آمپلی فایر:
CANOR Virtus M1 Reference Lin
کابل ها Cardas و از سری Cross بود
اولین شاخص مثبتی که در صدای این بلندگو شنیدم, حس آرامشی بود که صدا داشت, صدا به اندازه کافی جزئیات دیجیتال منتقل می کرد, حس خوشایند Bloom در فرکانس های بالا حس می کردم و من از صدا لذت می بردم.
صدا در ناحیه میانی با Fluency در محیط جریان داشت, بلندگو اجازه نمیداد های فرکانسی بر میدفرکانسی سوار بشه, این همون اتفاق بدی که در اکثریت هم قیمت ها و حتی گرون ترهای این برند بد شنیده میشه, در این بلندگو فرکانس های میانی روان و مستقل شنیده میشد. از کیفیت خوب میدباس بلندگو هم نمیشه گذشت, حس کندی و تنبلی که در بعضی از هم کلاس های این بلندگو می شنوم وجود نداشت, صداها بسیار سریع و با جزئیات خوبی پخش میشد. من بر این باور هستم که این صدا با کارکرد بیشتر بهتر هم خواهد شد.
صدای Antal Ez بیشتر از این که به Neutrality بالا مثل B&W نزدیک باشد Warmness به شنونده منتقل می کد! اما نمی تونم بگم Neutrality صدا کم بود من حس موزیکالیتی که از یک بلندگوی های فای انتظار داشتم ازش گرفتم. صدا یکپارچه و با کمی حس آنلالوگ پخش میشد, (که بخاطر آمپلی فار بود) که برای یک استند با این قیمت مناسب بود.
با این که Antal Ez در وولوم بالا با آمپلی فایرهای ترانزیستوری کمی به صدا دیستورشن و استرتس میده! اما با CANOR خیلی خوب کنار آمده بود و صدا تمیز و با استرس کمی اجرا میشد.
من در ابتدا فکر میکردم صدای باس Exaggerated شده ای باید از این بلندگو بشنوم! اما اشتباه می کردم, ناحیه پایین خیلی خوب همراه با موزیک کنترل میشد و تقریباً میتونم بگم ضربات فرکانس پایین خارج از موزیک و به صورت مصنوعی نشنیدم!
باز هم باید به اجرای ناحیه میدرنج این بلندگو اشاره کنم که حتماً با کارکرد بیشتر Bloom قشنگ تری خواهد داشت, تا همین جا که من شنیدم هم ووکال جلو و با پویایی خیلی خوبی اجرا میکرد, و من واقعا داشتم از صدا لذت می بردم.
جای که من نشسته بودم Soundstage در ناحیه فرکانس بالا و میانه خیلی خوب بود, در فرکانس پایین هم میتونست بهتر بشه که خوب با توجه به شرایط نچندان مناسب اکوستیک بد نبود. بنظرم بلندگوی قوی در ایجاد Soundstage است.
TRIANGLE Antal Ez توانایی خوبی در کنترل و اجرای اینتروال ها داشت, که میشه همون سکوت در صدا, اما بنظرم کمی در تکمیل Scale نت ها ضعیف بود! که من همونجا گفتم این میتونه با کارکرد بیشتر و خارج شدن سلف های کراس اور از حالت مغناطیسی بهتر هم بشه و به ایده ال من نزدیک بشه. تا همین جا هم خوب بود.
من این بلندگو خوش صدارو پیشنهاد می کنم :)
خوش باشید