Home Theater Center
مرکز بررسی سیستم های صوتی و تصویری
Transformers: Revenge of the Fallen
اولین چیزی که برام جالب بود منو فیلم بود همه چیز در دسترس بود ترکیبی از رنگ های قرمز زرشکی و خاکستری... فیلم رو پلی کردم لوگوی پارامونت رو تا حالا اینطوری ندیده بودم ستاره های دوره لوگو از دور نزدیک میشدن یه چرخش عالی از صدا رو احساس کردم از چب به سنتر و سراند و سپس راست. صدای راوی در صحنه اول فوق العاده محکم بود و تداخلی با صدای روبات ها نداشت جزییات روبات ها و صخره ها برای من که اولین بار این فیلم رو با این صدا و کیفیت می دیدم باور نکردنی بود. می رسیم به صحنه انفجار تو شانگهای اینجاست که ارزش کانال فرکانس پایین رو درک کردم تکسچر عالی تو این صحنه همه چیز واضح بود نوشته ای روی روبات ها و ماشین ها و لباس ها کاملا خوانا بود. تبدیل شدن ماشین جی ام سی به ایرون هاید که محشر بود تک تک اجزا ماشین شروع کردن به هم پیوستن صدا عالی. اینجاست که صحنه مورد علاقه من شروع میشه اوپتیموس پریام روی پل به روبات بزرگ شلیک میکنه خراب شدن پل و صدای زیباشو کاملا احساس کردم انگار خودم اونجام و ناظر این صحنه هستم. نمای های شهر بسیار عالی بود دورترین ساختمون ها هم دیده میشدن.رنگ های فیلم برام خیلی زنده بودن جرییات صورت ها رو می تونستم احساس کنم صدا بازیگران تو صحنه ی درگیری در خونه به راحتی شنیده میشد یه جورایی جنس لباس هم قابل تشخیص بود. سایه های آب فواره روی سنگ زیرش افتاده بود صدای فواره هم میومد :-)یه صحنه از فیلم هست که دسیپتکون ها قصد دارن آل سپارک رو بدزدن جنس فلزی و صدای فلز گوی ها کاملا قابل درک بود با اینکه صحنه روشنایی نداشت همه چیز واضح بود صدای بریده شدن شیشه و انعکاس نور عالی. صدای کل ماشین های فیلم عالی کار شده غرش کامرو زرد رنگ از همه بهتر. می رسیم به مگاتورون دوست داشتنی اینجا محیط زیر آب تو اون عمق رو احساس نکردم صدا ها هم انگار تو فضای آزاد بود ! ولی صدای پای مگاتورون عالی بود . صحنه فرار تو کتابخانه جزییات کاملی داشت برخور گلوله با کتاب ها و میز ها خیلی خوب بود. صدای حمله ربات زن به ماشین واقعا خوب بود کاملا صدای برخورد آهن با شیشه احساس میشد درخشندگی خوبی داشت ربات زن. بلند کردن ماشین توسط هلیکوپتر و صدا هلیکوپتر محشر بود. می رسیم به کارخونه یه صحنه عالی اسو میشن اینجا دیدم خیلی زیبا بود صدای گلوله و برخوردشون با روبات های یا با اشیای درون کارخونه برام جالب بود. درگیری تو جنگل به نظرم اوج فیلم هستش کف جنگل به خوبی دیده میشه سنگینی ربات ها روی خاک جنگل رو احساس میکردم برخوردشون با درخت ها بی نظیر بود. نابود شدن ناو جنگی برام جالب بود چون ادم های روی عرشه دیده میشدن. سکانس هایی که تو مصر هستن عالی هستن جنس سنگ روی دیوار قابی تشخیص نور تابیده شده به اون ها زیبا بود. فرار سم از دست ربات ها داخل بیابون با صدا انفجار های دور و نزدیک داشت دیوونم می کرد. صدای هواپیما ها عالی . فقط مشکلم با درگیری آخر بود نه از لحاظ صدا و تصویر اتنظار داشتم طولانی تر و جداب تر باشه احتمالا وقت و بودجشون تموم شده بوده.
این اولین تجربه من از دیدن فیلم اورجینال بود شرمنده که بد نوشتم.
ديگر تحليل ها در ادامه مطلب...
Incredible Hulk
تصویر
فیلم هالک دارای رنگ و لعاب خوبیه غیر از صحنه های پایانی فیلم تنوع رنگ ها عالیه می تونین بشینین و از بازی رنگ ها و نور لذت ببرین. نور و کنتراست به خوبی کار شده. در ابتدای فیلم شات های فوق العاده زیبایی رو شاهد هستیم از شهری در برزیل جزییات صحنه ها خیلی خوب کار شده بازتاب نور در بعضی از پنجره ها دیده می شود. تنوع رنگ ها تو ای صحنه ها جالب بود یه جورایی انگار خود آدم داره از نزدیک این صحنه ها نگاه می کنه نور و کنتراست عالی بود! جزییات به حدی خوبه که چمن هایی که از زمین هم در اومدن به خوبی دیده می شوند و رنگ سبزشون قابله تشخیص هستش.همونطور که اشاره کردم رنگ ها بی نظیر هستن این رنگ ها شامل ساختمان ها و لباس ها نیز می باشد. رنگ پوست ادوارد نورتن و عرق هایی روی پوستش دارای جزییات خوبی بود و به خوبی گرما رو منتقل می کرد. صحنه هایی که از کارخانه گرفته شده پر از جزییات رنگ سبز مایعات درون شیشه و انعکاس نور درون آنها فوق العاده زیبا بود. جزییات ماشین آلات خیلی خوب کار شده بود
در سکانسی که سرباز ها قصد دستگیری ادوارد نورتن را در برزیل دارند انفجار در ورودی خیلی زیبا بود تکه های خورد شده در ورودی قابل رویت بودند. صحنه ی تعقیب و گریز با اینکه نور کمی داشت ولی دارای جزییات خوبی بود رنگ قرمز لباس ادوارد عالی بود. عرق های روی صورت تیم راث به خوبی کار شده بود در گیری در کارخانه خیلی خوب کار شده بود اشیا به خوبی دیده میشدن کلا صحنه های کارخانه عالی بودن انفجار ها خیلی طبیعی بودن خوده هالک که محشر بود هیچ حس مصنوعی بودن رو القاء نمی کرد
سکانس هایی که از فضای باز دانشگاه و درگیری هاک بود خیلی جالب بود سبزی چمن ها جزییات ماشین ها و از همه مهمتر خود هالک و جزییات اون که به خوبی کار شده بود. خرد شدن و انفجار ها خیلی خوب بودن اجزای جدا شده ماشین ها به خوبی دیده میشد اسلحه صوتی که برای دستگیری هالک استفاده شدن عالی بودن امواج اسلحه ها رو می شد دید سقوط هپلی کوپتر در این سکناس دارای جزییات باور نکردنی بود شعله های اتش به خوبی کار شده بودند. جزییات صخره ها ،آب و گیاهان بعد از نجات دادن لیو تیلور توسط هلاک درون غار باور نکردنی بود
سکانسی هست که هالک رو می خوان درمان کنند و انتی دوت رو وارد بدنش می کنن به خوبی کار شده بود رگ های هالک دیده میشدن جزییات وسایل ازمایشگاهی خیلی خوب بود میشد اعداد ارقام رو دید. تبدیل شدن تیم راث به غول عالی بود مایع روی بدنش و خیسی اون می شد دید و احساس کرد یه جورایی انگار داشت پوست می انداخت
درگیر های پایان فیلم فوق العاده بود در این صحنه شاهد انفجارهای زیبا، انهدام ماشین ها درگیری های هالک با تیم راث تبدیل شده هستیم تمام این صحنه دارای جزییات خوبی هستن . با اینکه کل صحنه های پایانی در شب هست و نور کم ولی نویز ندارن که این خیلی جالب بود سقوط هلی کوپتر و خرد شدن پره های اون عالی بود
برای اولین بار صحنه درگیری آخر فیلم برام قابل قبول بود چه از نظر زمان چه از نظر کیفیت
صدا
موسیقی فیلم انرژی خوبی رو به ادم منتقل می کرد کانال های سراند به خوبی درگیر میشدن. با اینکه حجم موسیقی فیلم باور نکردنی بود دیالوگ های فیلم به خوبی شنیده میشد و اصلا به کانل مرکز چسبیده نبودن. صدای نعرهای هالک به خوبی کار شده بود بزرگی، قدرت و خشم هالک رو به خوبی منتقل می کرد نعرهای هالک واقعا ترسناک بود. صداهای درون کارخانه جرییات خوبی داشت. صدای داخل کابین هواپیما بخوبی فضا را به آدم منتقل می کرد.
صدای انفجارهای در کل فیلم دارای حجم عالی، ایفکت های لحظه ای خوب بود و درگیری ساب به خوبی احساس میشد.در سکانسی که سرباز ها قصد دستگیری ادوارد نورتن را در برزیل دارند صدای انفجار در ورودی خیلی زیبا بود صدای تکه های خورد شده در ورودی بسیار عالی بود. صدا اسلحه ها به خوبی کار شده بود مخصوصا اسلحه هایی که حاوی ماده بیهوش کننده بودن. صدای برخورد گلوله ها با اشیاء انفجار نارجک ها به خوبی دارای جزییات بود و قدرت اسلحه ها قابل تشخیص بود. صداهای آبشار و باران در طبیعت خیلی عالی بود خودتون رو درون جنگل احساس می کردید . اسلحه های صوتی که برای دستگیری هالک استفاده شدن فوق العاده بودن حجم و قدرت اونا به خوبی به ادم منتقل میشد. صداهای هلیکوپترهای فیلم فوق العاده بود حرکت و جهت هلی کوپتر ها به خوبی قابل تشخیص بود
صدای ماشین گان نصب بر روی هلیکوپتر فوق العاده بود برخورد گلوله های اون با اشیاء و جهت گلوله ها به خوبی کار شده بود و از قدرت خوبی برخوردار بود صدای پرتاب شدن اشیا توسط هالک به گونه ای بود که در بعضی از صحنه ها جا خالی می دادید
صدای پای هالک به خوبی وزن حجم اون رو نشان میداد. سکانس برخورد هالک با تیم راث تبدیل شده به خوبی کار شده بود موج ایجاد شده از برخورد اونها آدم رو به لرزه وا میداشت مشت ها و ضربه هایی که به هم میزدن یه خوبی نشان دهنده قدرت و شدت ضربه ها بود
هنگامی که هالک برای درگیری از ماشین پلیس استفاده می کند صدای جدا شدن اجزای ماشین برخورد اون با پوست و گوشت موجود خیلی خوب کار شده بود
حجم و جزییات صدا در این فیلم خیلی خوب کار شده از صدای پاره شدن لباس هالک و نعره های اون و انفجار هلی کوپتر در صحنه پایانی همگی دارای حجم و جزییات خوبی هستند .
Sherlock Holmes
تصویر
تم اصلی حاکم بر فیلم سیاه و خاکستری هست از رنگهای تند و شاد خبری نیست این نکته نه تنها بد نیست بلکه به داستان فیلم که داستانی کارگاهی است کمک شایانی می کند. این محیط خاکستری همچنین باعث شده انفجار ها و شعله های جلوه بهتری داشته باشند به گونه ای که احساس می کنید شعله ها از تلوزیون به سمت بیرون حرکت می کنند( انگار رنگ نارجی رو بولد کردن). سکانس اولیه فیلم جزییات باور نکردنی از سنگفرش خیابان داره البته با امضای کمپانی وارنر. جزییات در کل صحنه های فیلم عالی نکته قابل ذکر صحنه های آهسته فیلمه که به خوبی کار شده و لذت تصویر رو دو چندان کرده. بافت لباس و جزییات ساختمان ها، اشیاء پرتاب شده حاصل از انفجار همگی عالی هستند( تکه های حاصل از انفجار به خوبی دیده می شدند). اندازه تصویر به گونه ای است که از بلک بار خبری نیست . تصاویر فیلم به خوبی در اختیار زمان و مکان فیلمه به خوبی انگلیس اون دوره رو نشان می دهد.
بیت ریت اختصاص داده شده به صحنه های مختلف فیلم در تمامی صحنه قابل قبوله. عمق سیاهی عالی کلوز آپ های فیلم دارای جزییات خوبی هستش سکانس ها ی فیلم اکثرا در نور کم یا شب ولی باز دارای جزییات خوبی هستند نویزی دیده نمی شد البته شاهد گرین خوشفرمی در فیلم هستیم که باز به قدیمی جلوه دادن محیط فیلم کمک می کند
صدا
ترک دی تی اس این فیلم غوغا می کنه. در ابتدای فیلم صدای 360 درجه رو شاهد هستیم که با موسیقی عالی هانس زیمر همراه میشه صدای حرکت گاری بر روی سنگ فرش عالی بود درگیری کانال های سراند به خوبی احساس میشد. در کل سکانس های فیلم دیالوگ ها به خوبی شنیده می شوند و دارای قدرت خوبی هستند. در صحنه های آهسته فیلم پیک های لحظه ای شاهکار هستند پیک لحظه ای و سکوت بعد از اون عالی بود. کانال ساب در این صحنه ها بیداد می کرد صدای ضربه ها ، شعله های آتش، انفجار، همگی دارای جزییات خوب ، تاثیر گذاری و تفکیک فوق العاده ای هستند. صدای غرق شدن کشتی و پرتاب شدن اشیاء به حدی عالی بود که حرکت اشیاء رو از کنار خود احساس می کردید. صحنه دیالوگ لرد بلک وود در گشتارگاه بسیار عالی بود کانال های سراند به خوبی فعال می شدند و ترسی باور نکردنی وجود شما رو فرا می گرفت. صدای اسلحه ای که شرلوک با اون تمرین می کرد لرزه به اندام آدم می انداخت. موسیقی فیلم خیلی به ضرب اهنگ فیلم کمک کرده و شدت اون به حدی نیست که آزار دهنده باشه
District 9
تصویر
سکانس های اولیه فیلم شاید دارای جزییات خوبی نباشه ولی به خوبی حسه مستند بودن رو به ادم منتقل میکند البته پلیور ویکس دارای جزییات فوق العاه خوبی هست به خوبی میشه بافت لباس رو دید و احساس کرد. دفتر کار ویکس به خوبی کار شده. ناحیه 9 از اون دسته فیلم هایی هست که باید به کارگردان وقت داد تا فیلم شروع بشه . جزییات ناحیه 9 ، خرابه ها، آشغالهای معلق و ریخته شده بر روی زمین همگی به خوبی کار شده اند. کنتراست این فیلم خیلی عالی بود یه جورایی سفیدش واقعا سفید بود سیاهش واقعا سیاه. رنگ ها به صورت خیلی طبیعی کار شده نه خیلی اغراق شده در اونها نه خیلی سرد هستند همه رنگه به خوبی کار شده. بودند. جزییات ماشین ها اسلحه های فیلم عالی ونوشته های اونها به خوبی دیده می.شد. فیلم زیاد تصاویر تاریک نداره ولی در همون چند صحنه هیچ نویزی دیده نمیشه. جزییات صورت ویکس و رنگ صورت اون عالی بود این جزییات تا حدی بود که عرق روی صورت اون به خوبی دیده می شد . بافت لباس ها، پران ها به خوبی کار شده بود. خیلی از صحنه های فیلم سی جی هستش ولی هیچ کدوم حس مصنوعی بودن رو به ادم منتقل نمی کرد. وقتی صحبت از جزییات می شود نمی شود برخورد گلوله ها و دود حاصل از اون اشاره نکرد. جزییات سفینه مادر اسلحه ها همگی با دقت کار شده اند. تصاویر این فیلم به طور کلی فوق العاده است می تونید بشنید و تو دنیایی که براتون درست کردن غرق شید
صد ا
در ابتدای فیلم شاهد سکانسهای دیالوگ محور هستیم کلیه دیالوگ ها شفاف و از قدرت خوبی برخوردار هستند. صدا های پس زمینه به خوبی شنیده می شود و اصلا ازار دهنده نیستد. موسیقی فیلم به خوبی کار شده و به خوبی حس ترس و اضطراب ویکس رو متقل می کند. صدای اسلحه ها برخور گلوله ها با اشیا و انسان ها عالی بود از همه یهتر صدای اسلحه الکتریکی بود که استفاده می شد قدرت و سرعت این اسلحه و الکتریکی بودن اون به خوبی احساس میشد صدای اسلحه الکتریکی در یک لحضه به وجود می امد و ناپدید می شد که خیلی عالی بود. در بعضی از صحنه ها سکوت حکم فرماست و ناگهان صدای انفجار ایجاد می شود که خیلی عالیه این صحنه ها پیک لحظه ای خوبی داره
صدای انفجارها دارای حجم خوبی بود اینجاست که وجود ساب ووفر رو احساس می کنید . در صحنه های انفجار پرت شدن تکه های حاصل از انفجار رو به خوبی می تونید احساس کنید. در صحنه های درگیری اخر فیلم صدای ربات و اسلحه ای مختلف اون به خوبی کار شده است تفاوت قدرت و نوع اسلحه ها به خوبی قابل تشخیص است. حرکت گلوله رو به خوبی می توان دنبال کرد. صداهای کانال سراند در هنگام درگیری ها بسيار تاثیر گذار بود. اوج صدای فیلم حرکت سفینه مادر است این صحنه به راحتی می تونه لرزه به اندام ادم بیاندازد. در صحنه های درگیری با اینکه صحنه ها خیلی شلوغ هستند صدای دیالوگ ها به خوبی شنیده و شفافیت دارند . صدای فیلم مانند تصویر اون عالی کار شده و می تواند به غرق شدن شما در فیلم کمک کند
Book Of Eli
تصویر
کلا یه تم سیاه خاکستری بر کل فیلم حاکم است در این فیلم شاهد رنگ های تند و شاد نیستیم فقط سیاه و خاکستری البته این تم در آخر فیلم تغییر می کند. عمق تاریکی و کنتراست به خوبی کار شده .تصویر هایی که در ابتدای فیلم هنگامی که الی قصد شکار گربه را دارد بسیار عالی است نور روی ماسک حرکت تیر و برخور آن با خاکستر های معلق در هوا چشمگیر است. شما در این فیلم به خوبی می توانید جزییات را در ذرات معلق در هوا ، سوختگی های روی ماشین، شن های کف آسفالت، پل های خراب شده ساختمانهای ویران مشاهده کنید. این جرییات به حدی بالاست که حتی کرک های روی لباس الی قابل مشاهده است. بازی نور اتش بر روی صورن الی نیز بسیار خوب کار شده. زخیم بودن ابرها و نرسیدن نور به زمین باعث شده نور زیادی در کل فیلم نباشد. حرکت ابرها و شات هایی باز که همواره الی در آنها حضور دارد دارای جزییات باور نکردنی هستند. اگر شاهد حرکت الی در روز بوده باشید می توانید به راحتی گرما رو احساس کنید. اولین رنگ فیلم که سبز است هنگامی است که الی نزدیک به اقیانوس می شود. تیرگی فیلم در اواخر فیلم کمتر شده و تابش نور خورشید به صورت زرد رنگ می باشد که نشان دهنده این مطلب است که الی به هدف خود رسیده است. حرکت قایق در آب و موج های ایجاد شده در آن به خوبی و بدون هیچ نویزی کار شده فقط یه نکته که باعث آزارم شد این بود که تصاویر ساختمان ها هنگامی که در قایق هسنتد خیلی مصنوعی بود. کلا جزییات فیلم به خوبی کار شده این جزییات به راحتی در روی پل خراب شده قابل مشاهده هستد مثله زنگ خوردگی پل ها و ماشین های خراب، کشتی غرق شده در ساحل. صحنه های درگیری فیلم بسار خوب کار شده حرکت دوربین در این صحنه ها عالی است
صدا
اولین نکته اینکه به نظر من صدای این فیلم بهتر از تصاویر اون کار شده. انتظار نداشته باشید کانال های سراند به طور مداوم در مدار باشند ولی هنگامی که در صحنه های درگیری در مدار قرار می گیرند شما به راحتی می توانید گلوله ها را دنبال کنید. برخورد تیر با خاکستر معلق را احساس کنید
صدای دیالوگ ها به خوبی کار شده و هیج مشکلی در شنیدن صدای های گفتگو ها نخواهید داشت. جزییات صدا در صحنه ای درگیری فوق العاده می باشد صدای اره برقی و برخورد آن با شمشیر، حرکت گلوله آرپی جی، صدای تفنگ ها در فضای باز و کمونه کردن گلوله خیلی خوب و با دقت کار شده است. حرکت صدای تیر از کمان رو به خوبی می توانید از کانال سراند به جلو دنبال کنید. صدای ماشین گان و برخورد گلوله ای اون با ساختمان و ماندن صدای اون بعد از اتمام شلیک فوق العاده بود. موسیقی فیلم به خوبی کار شده بیس دوست داشتنی داشت. صدا ها در صحنه درگیری به حدی خوب کار شده که شما سختی پوسته نارنجک و برخورد اون را با زمین را احاسس می کنید. انفجار ماشین و کشیده شدن اون روی زمین محشر بود. صدای شمشیر الی و برخورد اون با آدم ها و قطع شدن سر ها به خوبی کار شده..
حامد محترمی
خبر خوب برای مخاطبین Home Theater از این پس شما مخاطب عزیز این وبلاگ این امکان دارید که مطالب خود که مرتبط با سیستم های صدا و تصویر هست به اسم خود با دیگر دوستان به اشتراک بزارید.
اگر به منوی سمت چپ توجه کنید, تیم نویسندگان که بنده و جناب تقوی هستیم اضافه شده است. همچنین در بخش دسته بندی ها "مطالب مخاطبین" نیز اضافه شده. تمام مطالب ارسالی شما بطور مجزا در قالب یک پست اختصاصی در صفحه اصلی نمایش داده خواهد شد, تمام مطالب اعم از تحلیل فیلم و سیستم های صوتی و تصویری زیر مجموعه مطالب مخاطبین قرار خواهد گرفت.
نکته:
۱- هیچ محدودیتی در موضوع مطالب وجود ندارد.
۲- شما می توانید از تجربه تست یک نمایشگر تا سیستم صوتی و تصویر خود مطلب بنویسید.
۳- مطالب ارسالی کپی برداری از وب های فارسی نباشد.
۴- تحلیل فیلم فقط از روی نسخه اورجینال باشد.
فکر نمیکنم با این کار چیزی از اعتبار این وبلاگ کم شود؟ هدف من از روز اول بالا بردن کلاس دیداری و شنیداری شما عزیزان بوده و هست. من فکر میکنم این تجربه جدید باعث شود طیف گسترده تری از علاقمندان به صدا و تصویر بتوانند از مطالب این وبلاگ استفاده کنند؟
برای دوستانی که دنبال پکیج سینمایی هستند, DHT-1312XP دنن پیشنهاد میکنم. صداشو نشنیدم! و هیچ نظری در مورد کیفیت این مدل جدید ندارم. این پکیج فقط یک پیشهاد است.
سه مدل آمپلی فایر دیجیتال جدید, ارزان و مورد تایید از دنن پیشنهاد میدم AVR-1312 , AVR-1612 , AVR-1912 و باز تاکید میکنم صدای هیچ کدام نشنیدم و این فقط یک پیشنهاد است. برای اطلاع از فروشنده با من روی جیمیل تماس بگیرید.
لازم به ذکر که من با هیچ فروشنده ای ارتباط کاری ندارم! و فقط دورادور با تعدادی از فروشندگان محترم تماس غیر حضوری دارم.
پایونیر قبل از ورود بلو-ری به نمایش خانگی و برای رقابت با هم کلاس های خود در ساخت دی وی دی پلیرهای کلاس تجاری و متوسط, طراحی پلیرهای خود را که از ابتدا بر مبنای پردازشگر های ساخت خود این شرکت بود تغییر داد و با شرکت MediaTek همکاری جدیدی را آغاز کرد, نتیجه این همکاری دی وی دی پلیرهای ارزان و بی رقیب در کیفیت صدا و تصویر شد. طراحی چیپ های MediaTek بر پایه یک معماری یک پارچه در صدا و تصویر است. به دو تصویر زیر توجه کنید که مربوط به یک مدل از دی وی دی پلیرهای Hi-End پایونیر می باشد. تصویر اول دو پردازشگر را میبینید, پایونیر برای تصویر و موتورولا برای Decode کردن صدای دالبی و دی تی اس. (پایونیر از اولین آمپلی فایر دیجیتال خود از پردازشگر ساخت شرکت موتورولا استفاده میکرد.) تصویر دوم پردازشگر DSD است که انحصار طراحی این چیپ برای سونی است و صرفا برای دیسک های SACD کاربرد دارد.
استفاده از دیکدرهای مختلف در یک پلیر امکان خطا در طراحی و تاثیر گذاری مدارات الکترونیک مختلف بروی هم را بسیار بالا میبرد. البته اگر اغراق نکنم پایونیر استاد طراحی ویدئو پلیرهاست, این را از زمان لیزر دیسک ها تا به امروز کاملا ثابت کرده است. اما این روش ساخت به همان اندازه که اگر درست انجام شود نتیجه فوق العاده ای خواهد داشت, بسیار هم هزینه بالای برای تولید کننده و مصرف کنند دارد, و در بازار رقابتی امروزه نمی توان در مقابل کمپانی های تجاری ساز با ساخت محصولات صرفا های اند در این بازار موفق بود. پایونیر با استفاده از چیپ های ارزان و بسیار توانمند MediaTek پلیرهای با قیمت بسیار ارزان و کارایی حتی بیشتر از مدل های Hi-End را وارد بازار کرد. پلیرهای ارزانی که تنها با یک پردازشگر امکان پخش SACD و DVD Audio را داشتند. خروجی صدای ۶ کانال. پخش فرمت های فشرده شده صدا و تصویر, خروجی HDMI با امکان Upscaling سرعت اجرای سریع تر دستورات , منوهای بسیار کامل تر از گذشته و... دیگه چه انتظاری از یک پلیر ۱۰۰ دلاری دارید؟ (البته نمیشه حتی از یک محصول تجاری خوب انتظار کیفیت حقیقی طراحی های اند را داشت منظور روش های درست انتخاب و طراحی محصولاتی در کلاس های مختلف است) به تصویر زیر دقت کنید یک نمونه از کاملترین دی وی دی پلیرهای پایونیر با پردازشگر MT1389EXE یکی از بهترین های MediaTek است. تمام امکاناتی که بهش اشاره کردم در این چیپ خلاصه شده است.
پایونیر در اولین نسل از بلو-ری پلیرهای خود از پردازشگرهای شرکت Sigma Designs استفاده کرد, بزرگترین مشکل پلیرهای پایونیر با این پردازشگر کندی در اجرای دستورات بود! در تصویر زیر اولین پردازشگر Sigma Designs در بلوری پلیر پایونیر میبینید.
پایونیر در نسل بعدی بلوری پلیرها و با تجربه خوبی که با MediaTek داشت, از پردازشگرهای این شرکت در ساخت مدل های جدید استفاده کرد. مثل مدل LX91 - LX71 - BDP51 - BDP320 - BDP120 و در ادامه در مدل های جدید تر نیز این همکاری را ادامه می دهد. تصویر زیر مربوط به مدل BDP51 مجهز به پردازشگر MediaTek است.
نسل جدید پردازشگرهای MediaTek دو مدل MT8520 و MT8555 است. یادم در مطلبی به آینده چیپ های ARM اشاره کردم و گفتم احتمال ورود بلوری پلیرهای با معماری چیپ های ARM زیاده؟ MediaTek در مدل MT8555 از معماری چیپ های ARM استفاده کرده است. چیپ های که با معماری ARM طراحی می شوند نیاز به مدارات الکترونیک پیچیده ندارند و در ولتاژ های پائین قدرت پردازش گرافیکی بالای دارند.
پایونیر در سه مدل جدید بلوری پلیرهای خود LX55 - BDP-440 - BDP-140 از پردازشگر MT8555 استفاده کرده است.
در آخر باید بگم MediaTek بسیار قبول دارم اما نمیشه از پردازشگر محبوب من در ویدئو پلیرها HQV به راحتی گذشت! پردازشگری که دنن محصولات فوق العاده ای را با همکاری این کمپانی تولید کرده و می کند.
من با اینکه بیش از سه دهه از عمرم گذشته ولی هنوز کودک درونم ۷-۸ ساله مونده و از این بابت بسیار خوشحالم:) هنوز به تخیلات بچگیم فکر میکنم و گاهی خوابشون میبینم. تخیلات کودکی من کمی با تخیلات فیلم سازهای هالیوود متفاوت, اما هستن فیلم های که من میتونم باهاشون ارتباط برقرار کنم و خودمو جای شخصیت های اون فیلم قرار بدم. Super 8 تخیلات کودکی من نبود! اما همین که چند تا بچه میرن دنبال یه ماجراجویی برام دوست داشتنی بود. شاید اگر یکم لطیف تر بود بیشتر دوستش داشتم!
تصویر Super 8 بسیار از فیلتر های مختلف گذشته تا آنچه کارگردان برای القاء حال و هوای فیلم میخواد به بیننده بده. با تمام دستکاری های که روی تصویر این فیلم صورت گرفته نتیجه کار خوب شده است. استفاده از رنگ های گرم با کنتراست کمی پایین در تمام طول فیلم اصلی ترین نکته قابل توجه در تصویر است, بازی با نور در تمام سکانس ها بخشی از تصویر این فیلم و نور آبی شبیه به آنچه از سفینه های فضایی در فیلم ها دیدم در طول فیلم کم و زیاد حظور دارد, نور آبی براق اما بی تاثیر در کم کردن گرمای رنگ ها.
گرین یک دستی در تمام طول فیلم و بیشتر در پس زمینه دیده میشه, که در چند نما خودشو بیشتر نشان داد! مثل تغییر دادن رنگ آسمان و گرین درشت تر در همان نماها, اما در کل فیلم با اینکه سکانس های داشت که خیلی مستعد گرین اذیت کننده بود اما گرین خیلی کنترل شده, و در مواردی اصلا احساس نمیشد.
نور پردازی بسیار عالی که باعث میشد از وضوح تصویر در سکانس های شب کم نشه و تمام اجزاء تصویر با جزئیات خوب دیده شود.
تصویر Super 8 در تمام طول فیلم یکدست, نه خیلی جزئیات بالا نشان میده و نه حذف بی مورد جزئیات دارد.
نکته جالب در مورد تصویر این فیلم و حتی صدا شباهت به فیلم "Star Trek" همانطور که می دانید کارگردان هر دو کار J.J. Abrams است. در نسخه بلو-ری Star Trek هم شاهد تصویری با رنگ های گرم با جزئیاتی نه خیلی بالا و نه کم بودیم. در "Mission: Impossible 3" نیز اگر درست یادم باشه همچین بافت تصویری داشتیم, رنگ های گرم, نور پردازی دقیق که نه جزئیات خیلی بالا نشان میداد و نه چیزی رو حذف میکرد. اما Super 8 خیلی نزدیک تر به Star Trek بود. من این فیلم دوست ندارم! اما نمیشه از نسخه بلو-ری Star Trek هم گذشت.
و اما صدا Dolby TrueHD 7.1:
صدا در Super 8 بیشترین دلیلی بود که من تصویر ایست کنم و نکته ای بنویسم. صدای این فیلم میشه گفت یک دالبی عالی و فکر نمیکنم Dolby TrueHD بهتر از این که من در این فیلم شنیدم بتونه صدا بده!
صدای Dolby TrueHD در این فیلم از معدود مواردی بود که من صدای دالبی وضوح بالا می شنیدم!
صدای ساراند حجیم در هفت کانال واقعا زیبا بود. سیستم من یک ساب ووفر فقط برای کانال ساراند داره, پیک های لحظه ای که تخیله میکرد در کانال ساراند شوک کننده بود, سکانس انفجار قطار موج حرکت ديافراگم بلندگو های کانال های ساراند حس میکردم! این حس با حرکت باد در صحنه ترکیب کنید ببینید چه هیجانی در ولو ۴/۳ به بیننده منتقل میشه!
در کمتر تراک دالبی صدای افکتی تا این حد درگیر در کانال های ساراند با تفکیک بسیار عالی و کریستالی شنیده بودم!
استفاده دقیق از کانال LFE برای القاء ترس و هیجان.
افکت خالص و بدون موزیک متن مزاحم در صحنه های اگشن باعث میشد بیننده واقعا تاثیر صحنه های فیلم حس کنه و این خیلی عالی بود. البته در سکانس آخر کاملا جبران کردند!
یک نکته بسیار جالب که حتما پیشنهاد میکنم در تست های بعدی که از این فیلم دارید بهش دقت کنید, عوض شدن افکت ها در کانال های ساراند است! صدا وارد یکی از کانال های ساراند میشد و در همان کانال صدا عوض میشد! تصور کنید تکه ای بزرگ از یک انفجار به سمت شما پرتاب شده و وارد یکی از کانال های ساراند میشه, در لحظه شی در یکی از کانال ها با چیزی برخورد میکنه و چند تکه میشه, این تغییر افکت در چندین صحنه خیلی زیبا شنیدم و کاملا مشخص بود روی این صداها کار شده. این خیلی جالب که در یک لحظه در یک کانال تغییر صدای افکت بشنوید. در چند سکانس صدا در کانال های ساراند عوض شد و کاملا این حس داد که پشت سر شما داره اتفاقاتی رخ میده.
یک مصاحبه از "Greg Russell" دیدم Re-recording Mixer معروفیه, سه گانه Transformers کار کرده, میگفت در اکثر سیستم های سینمایی خانگی تفکیک درستی در کانال های ساراند نیست! و من دوست دارم تک تک افکت ها از کانال های ساراند شنیده شود. من فکر میکنم این ضعف که واقعا در اکثر سیستم های درست حسابی هم هست به آکوستیک و مخصوصا DSP آمپلی فایر برمیگرده. دلیل پویا نبودن صدا در کانال های ساراند اگر خود فیلم این مشکل نداشته باشد فقط به دلیل تاثیر آکوستیک و تداخل موج صدا در هم بوجود میاد و بعد قدرت DSP که تا چه حد بتونه این فضا ایجاد کنه و نگه دارد. در خیلی از سیستم ها دلیل پویا نبودن صدا ضعف در DSP است. صدا تا یک جای میاد و یکدفعه انگار صدا میوفته! صدای سرپا و جون دار فقط به قدرت سیستم و آکوستیک نیست, DSP خیلی مهم است.
نکات منفی که صدای این فیلم داشت, خوب مثل تمام تراک های دالبی کانال LFE در بعضی صحنه ها کمی شل بود و اون تاثیر سنگین در حد انتظار نداشت.
و همچنین گاهی احساس میکردم صدای فیلم از اون حالت یکپارچه خارج میشه و انگار فقط در یک کانال فعال! و دلیلش بالا رفتن حجم صدای تک افکت های در بعضی از کانال ها بود.
Dolby TrueHD در بلو-ری Super 8 صدای آبرومندانه میده و میشه ازش لذت برد.
در بخش اول با اصول اولیه کالیبراسیون آشنا شدید, در بخش دوم با دیسک DVE و روش های حرفه ای کالیبراسیون آشنا شدید و در این بخش کمی بیشتر در مورد روش صحیح کالیبره کردن یاد میگیریم و همچنین در مورد اشتباهات رایج در کالیبره کردن و سنجش کیفیت تصویر یک نمایشگر صحبت میکنم.
در ابتدا باید بگم دیسک های (DVE-Digital Video Essentials) فقط برای کالیبراسیون رنگ نیست, آپشن های مختلفی خارج از بحث کالیبره کردن تصویر در این دیسک ها موجود است مثل سنجش نکات مهمی که کیفیت کلی یک نمایشگر برای کاربر مشخص می کند, که بعد از مراحل کالیبره شدن با تست این موارد میشه فهمید یک نمایشگر در پخش تصاویر مختلف چقدر توانایی دارد. توانایی های که فقط بعد از کالیبره شدن دقیق توسط کاربر با تجربه خودش نشان میده. پس فقط در تست یک نمایشگر کالیبره بودن رنگ مهم نیست.
درک هر انسانی از طیف های مختلف رنگ متفاوت, همه یک رنگ با یک طيف امواج نمی بینند! شنیدیم افرادی در تشخیص بعضی از رنگ ها مشکل دارند و یا دچار کور رنگی هستند. پس نباید این توقع داشت که هرکس از نتیجه نهایی یک کالیبراسیون دقیق رضایت کامل داشته باشد.
در بین دوستان علاقمند به HT که بخشی از این سرگرمی نمایشگر, مدتی است بحث عمق رنگ سیاه بالا گرفته, تا دو سه نسل قبل از نمایشگرهای ال سی دی و پلاسمای امروزی بحث کنتراست و خلوص رنگ سیاه از مهم ترین پارامترهای سنجش کیفیت تصویر بود. در نسل جدید نمایشگرها مشکل کنتراست پائین تا حد بسیار بالای حل شده و تنها معدود کمپانی های هستند که هنوز درگیر این موضوع هستند! شاید هم اصلا نباشند. نکته جالب توجه این که چرا فقط به سیاه توجه می کنید! چرا هیچ کس نمیگه سفید؟! حتی در مجلات و سایت های به ظاهر آموزشی و در اصل تبلیغاتی هم کمتر به بحث رنگ سفید پرداخته می شود! بحث خلوص رنگ سیاه شده تبلیغاتی برای این سایت ها و مجلات تا خواننده کم اطلاع یا بهتره بگم کم تجربه را با دادن عنوان های اغوا کننده گول بزنند! واقعا امروزه ال سی دی یا پلاسمای که هنوز ضعف در کنتراست داره فقط میتونه در رستوران ها نصب شود.
همانطور که حتما می دانید رنگ سفید طیف کاملی از رنگ هاست, و بالاترین فرکانس در بین رنگ ها دارد. هرچقدر نمایشگر خلوص سفید بیشتری داشته باشد در نمایش دیگر رنگ ها به واقعیت سورس نزدیک می شود. ( قابل توجه شمای که به رنگ خیلی توجه دارید ) در کالیبراسیون با دیسک های DVE همیشه تست سیاه و سفید در کنار هم و به یک اندازه مهم صورت می گیرد. به همان میزان که پنل برای نمایش بالاترین حد عمق سیاه آماده می شود به همان اندازه به خالص کردن رنگ سفید در تصویر اهمیت داده می شود. چیزی که همیشه بیشترین وقت از من در کالیبره کردن هر پنل می گیرد.
اشتباهات زیادی در مورد تست یا به ظاهر کالیبره کردن نمایشگر صورت میگره! کالیبره کردن یک پنل درست حسابی نیاز به کامپوننت ها و شرایط خاص دارد.
اول: به هیچ عنوان نمیشه هیچ نمایشگری را قبل از Break-in شدن کامل کالیبره کرد, حداقل کارکرد برای ال سی دی و پلاسما ۱۵۰ ساعت است پلاسما کمی بیشتر, زیر این مدت اگر پنل کالیبره شود بعد از مدت مشخص نتیجه کاملا عوض می شود.
دوم: تا حد امکان نمایشگر در محلی تاریک و بدون تابش های مستقیم یا سقفی باشد.
سوم: پلیر و کابلی برای اجرای دیسک DVE استفاده کنید که بیشتری وفاداری به سورس دارند. با هر پلیر و کابلی نمیشه نمایشگر کالیبره کرد خود پلیر میتونه بیشتر خطای تصاویر پترن داشته باشد. حتی کابل در بهم ریختن نتیجه کالیبراسیون نقش دارد. تجربه خودم در مورد کابل روی تست Multiburst بوده و لرزش های که روی خط های عمودی بود و بعد فهمیدم از ضعف کابل!
چهارم: به هیچ عنوان نمیشه از تصاویری که از اینترنت دانلود می شود برای کالیبره کردن استفاده کرد! این خیلی مهم, تمام تصاویر و عکس های دیسک های مختلف DVE خالص هستند با طول موج های کاملا دقیق برای اون رنگ, سیاه یا سفید با خلوص کامل و حداکثر طیف رنگ. ویدئو های تست این دیسک ها بالاترین حجم بیت ریت با کمترین آشفتگی تصویر دارند. پس پنل با ارزش خود را با کامپوننت های بد و تصاویر به ظاهر خالص زیر سوال نبرید!
یک نکته در مورد سلیقه شخصی بگم, در چند مطلب هم در مورد سلیقه شخصی گفتم که هر سلیقه ای نمی تواند مرجع درستی حتی برای آن شخص باشد, خیلی پیش میاد ضعف سیستم صوتی و تصویری از کم تجربه بودن شما در تنظیمات درست است! بعضی افراد نمیخوان یاد بگیرن و با یک ذهنیت غلت ادامه میدن, من مجله برای دانلود میزارم دوستان میرن مطالب تبلیغاتیشو می خوانند یا عکساشو می بینند! یا مطالب خوبی که از محصولات مورد علاقشون نوشته را می خوانند و فکر می کنند چه محصول خوبیه! من این هارو میزارم تا مطالب با هم مقایسه کنید و متوجه روش های ایجاد ذهنیت های هدفدار به سمت برندهای مورد حمایت خودشون بشید.
دوستانی که دسترسی به دیسک های کالیبراسیون و کامپوننت های مورد تایید ندارند, و به ناچار باید با سلیقه شخصی نمایشگر نمیشه گفت کالیبره شکل تصویر جوری که دوست دارند تنظیم کنند, حداقل از کابل و پلیری متوسط استفاده کنید. در مورد کابل بیشتر دقت کنید و از محصولاتی که توسط تولید کنندگانی خاص به سفارش کمپانی های بزرگ تولید می شود استفاده نکنید! یک شرکت به اسم ده شرکت کابل تولید می کند فقط با لوگو و ظاهر متفاوت! دقت کنید کابل زمانی برای شما مهم خواهد شد که قدرت تشخیص و دید شما به تصاویر عوض شده است. و مثل همیشه حتما از نسخه های اورجینال فیلم استفاده کنید این یکی چهار سال دارم میگم!
در آخر: کالیبراسیون تصویر با تنظیم تصویر با سلیقه شما فرق میکند! نمایشگر کالیبره می شود تا تصاویری تا حد ممکن نزدیک به منبع اصلی نمایش بدهد.
ELAC یک کمپانی بلندگو ساز آلمانی است, نسبت به قیمت صدای بسیار تمیز و متفاوتی بین برندهای متوسط آلمانی دارد. اگر دنبال بلندگوی هستید که ارزش موزیک گوش کردن داره حتما صدای این برند بشنوید. شخصا مدل Linie 500 دوست دارم.
در مورد صدای مدل Linie 500 اولین پارامتری که نظر هر شنوده ای را نه فقط در این مدل که این خصوصیت بسیار بزرگ ELAC است جلب میکند Coherency این بلندگو است, صدا از یک نقطه پخش میشه و نه از درایورها یا کابینت بلندگو! کل بلندگو در اختیار موزیک, صدا در تمام فرکانس ها Flow این باعث میشه صدا فوق العاده طبیعی شنیده شود. تو صدای ELAC درایور ها شاخص خودشون ندارن, یعنی نمیگی این بلندگو تو این فرکانس صدای بهتری میده! مثل خیلی از بلندگوهای آشغال موجود که فقط برای شاخص های فروش میرن! مثلا mid خوبی داره! این خیلی مسخره ست که بگیم فلان بلندگو این شاخص مشخص داره و روی اون تاکید کنیم. طراحی کابینت و درایورهای ELAC در اختیار موزیک و هر بخش از بلندگو صدای خودشون نمیدن. این یکپارچه بودن صدا به شنوده اجازه میده خیلی راحت تر بلندگو در فضا های مختلف Placement کند. و به بهترین Sweet spot ممکن برسد.
صدای این بلندگو بسیار کریستالی, این حالت کریستالی بودن در تمام فرکانس های صدا حس می کنید, در موزیک decay در پس زمینه داریم که اکثرا شنیده نمیشه! اما من در Linie 500 پس زمینه بسیار روشن و شفافی شنیدم. این وضوح در پس زمینه موزیک در بلندگوهای مثل Quad شنیدم. صدای Quad مثل بلندگوهای درایوری Rich نیست اما صدارو بدون انرژی اضافی و با پس زمینه روشن پخش میکنه, صداش کارکتر اضافی نداره که این اجازه میده مدت طولانی موزیک گوش کنید.
ELAC موزیک سانسور نمیکنه و به صدا کاراکتر نمیده, یکی از دلایل این جنس صدا به دلیل Ribbon tweeter بودن بلندگوهای ELAC است, tweeter های نواری نسبت به انواع Dome کاراکتر کمتری در صدا دارن و این مدل های که ELAC میسازد واقعا عالی هستند.
من حدس میزنم صدای این بلندگو در ایران زیاد دوست نداشته باشن! من در موزیک صدای Live به Emotional ترجیح میدم, هرچه در فیلم صدای هیجانی دوست دارم در موزیک صدای طبیعی. اصلا فکر نکنید در موزیک از صدای Rich بدم میاد! اما از بلندگو و کلا های فای که به صدا کاراکتر میدن اصلا خوشم نمیاد, در ایران بسیار دیدم افرادی که صدای رنگی دوست دارن, یعنی صدا Smooth یا Sweet دوست دارن بعضی ها از صدای Warm خوششون میاد! و این یکی از همون دلایلی که خیلی از برندهای درست حسابی در ایران فروش نخواهد کرد! بهتر بگم صدای درست حسابی نخواهید شنید.
این بلندگوی کابینت مدرن با طراحی تابع به حس شنوایی دارد. بنظرم نقش کابینت بلندگو از درایورها مهمتره؟ شنیدیم بلندگوهای که درایورهای خوبی دارن اما صدای خوبی نمیدن! اصلا نمیگم این بلندگو ضعف در صدا نداره, که البته هیچ بلندگوی پیدا نمی کنید که در نواحی از صدا ضعف نداشته باشد! فقط خود ساز که هر نت مثل خودش اجرا می کنه. چیزی که این بلندگو در کلاس خودش کاملا متفاوت می کند همان Coherency بودن صدا در مدل های بوده که من شنیدم, صدای زنده و بدون کاراکتر, تغییر نکردن جنس صدا در ولوم های مختلف, باس عمیق و کیپ و Soundstage عالی از مشخص ترین ویژگی های مثبت ELAC است.
کابل HDMI مدل Chroma از برند WireWorld در چند تست مهم مورد آزمایش قرار دادم. مدتی هم هست مدل Ultraviolet به دستم رسیده و بعد از Break-in شدن تست های از این کابل گرفتم. این کابل حداقل نیاز به ۴۰ ساعت کارکرد دارد تا از حالت اولیه خارج شود.
خصوصیت بسیار مثبتی که در این دو مدل دیدم Neutrality بسیار بالای است که به سورس دارند, شاید به همین دلیل این کابل بسیار مورد توجه مجلات تست صدا و تصویر قرار گرفته است. کابل در دنیای دیجیتال هم به همان اندازه که در آنالوگ تاثیر گذار است, می تواند روی صدا و تصویر تاثیر مثبت و منفی داشته باشد. در بین کابل های HDMI که من تست کردم WireWorld بهترین نبوده, اما به میزان زیادی با Neutrality بالا من Impress کرده!
کابل در Setup های مختلف پاسخ های متفاوت دارد, اینطور نیست که بگیم در ۹۰٪ این کابل در هر سیستمی جواب مشابه می دهد. هر کابلی بافت صدا و تصویر خودش را دارد. به همین دلیل در Setup های حرفه ای کابلی انتخاب می شود که کمترین تاثیر منفی را در جنس صدا و تصویر پلیر و نمایشگر داشته باشد.
برای مثال VAN DEN HUL کابلی که کنترل خوبی روی نویز دیجیتال داره بدون فدا کردن وضوح برای کم کردن نویز, کابلی با بافت تصویر کمی Smooth و صدای بیشتر به سمت موزیکال بودن تا هیجانی بودن در افکت, فرکانس های میانه و پائین خیلی دستکاری نمیکنه, به همین دلیل اگر در سیستم خوبی قرار گیرد دیالوگ قوی و جلوی از این کابل شنیده می شود و همچنین باس کیپ و عمیق.
Monster Cable خصوصیات کاملا متفاوتی با VAN DEN HUL دارد, تصویر بسیار Bold با جزئیات بالا و کنترل شده. صدای به شدت Emotional با جزئیات بسیار بالا و کانالیزه, ذهنیت طراحان مانستر کاملا به سمت صدای هیجیانی و سریع است, به همین دلیل این برند محبوب ترین کابل ساز در بین سبک های موزیک Heavy metal است برای انتقال اون Riff های سنگین گیتار برقی در این سبک از موزیک. HDMI مانستر در پایداری و عوض نشدن شکل سیگنال در متراژ های بالا هم مطرح است.
WireWorld در چندین سیستم خوب و البته بیشتر در سیستم خودم تست های مختلف کردم, نمی تونم بگم این کابل مورد علاقه من! شاید در اولین تست های که از Chroma گرفتم صدا و تصویر کمی برام مایوس کننده بود! اما به تدریج و با تست فیلم های مختلف در چند پلیر کیفیت این کابل بیشتر برام مشخص شد.
بهترین توصیف کوتاه و حرفه ای برای WireWorld HDMI "کابلی که حظور خودشو در سیستم نشون نمیده"
من سعی نکردم از این برند تحلیل بنویسم چرا که برای محصولی که در دسترس همه نیست تحلیل نوشتن بیشتر داستان تعریف کردن. هدف فقط معرفی این برند و کمی اطلاعات در مورد چند نمونه کابل HDMI بود.