Home Theater Center
مرکز بررسی سیستم های صوتی و تصویری
در کامنت های مطلب قبلی از من درخواست شد که تنظیمات مناسبی برای کالیبراسیون سینمایی در نمایشگرهای برندهای مختلف برای مخاطبان محترم ارایه دهم. در این مطلب به تنظیمات کالیبراسیون LCD LED های معمولی و نانو سل از برند LG پرداخته شده است.
در ابتدا ذکر چند نکته را لازم می دانم؛ ابتدا اینکه کالیبراسیون ارایه شده مورد تأیید جناب برزین می باشد.
دوم اینکه ممکن است دوستان تنظیمات مختلفی را برای کالیبراسیون روی سایت های مختلف، و بعضا سایت های بزرگ و معروف ببینند که شاید تنظیمات مناسبی برای کالیبراسیون نمایشگر برند مورد نظر نباشد و صرفا برای تخریب یک برند، چنین تنظیماتی برای کالیبراسیون ارایه می شود.
می توانید تنظیمات کالیبراسیون ارایه شده را انجام دهید و مقایسه ای داشته باشید بین این تنظیمات و تنظیماتی که در دیگر فروم ها ارایه می شود.
لیست تنظیمات در ادامه مطلب...
برای علاقمندان به سیستم های سینمایی، به خصوص طرفداران ویدیوپروژکتور های خانگی اصطلاح Pixel Shifting نا آشنا نیست. حال آنکه Pixel Shifter دقیقا چیست و این فنآوری در میان ویدیوپروژکتور های خانگی چه جایگاهی دارد موضوعی است که در این مطلب به آن می پردازیم.
به صورت کلی 3 فرمت پروژکتور با رزولوشن 4k در مارکت تصویر وجود دارد. Native 4k و True 4k و Pixel Shifter 4K .
نوع اول Native 4K است . که فقط ویدیو پروژکتور های های اند و بسیار گران قیمت به صورت Native هستند. در این فنآوری سیگنال های 4K از زمان ورود، پردازش 4K دارند و تصویر سازی به صورت 4K انجام می شود و نمایش تصویر هم کاملا به صورت4K می باشد. در انواع Native 4K از تکنولوژی های DLP, LCD و لیزر پروژکتور استفاده می شود.
(تراشه های DLP توسط کمپانی Texas Instruments تولید می شود)
لیزر پروژکتورها از فناوری LCD استفاده می کنند, با این تفاوت که از نور لیزر به جای لامپ خلأ برای تامین نور استفاده می شود.
در این نوع پروژکتور رزولوشن دقیقا همان رزولوشنی است که روی پرده سینما نمایش داده می شود. 4K سینمایی واقعی با 4096 خط عمودی و 2160 خط افقی. پروژکتور معروف سونی مدل VPLPW285ES و پروژکتور بی نظیر JVC مدل RS2000 از نوع Native هستند.
نوع دوم True 4K یا 4k حقیقی است. که در آن از رزولوشن استاندارد نمایشگر های تلویزیونی استفاده می شود. یعنی 2160 خط افقی در 3840 خط عمودی. در این نوع هم پردازش و نمایش تصویر به صورت 4K حقیقی است.
نوع سوم pixel shift 4k است. در واقع این فرمت، فرمتی است که برای دوربین های عکاسی دی اس ال آر استفاده می شود. که طی آن اگر دوربینی 10 مگا پیکسل دقت تصویر دارد با کپی گرفتن از یک تصویر و ساختن تصویر دیگری هم فاز با تصویر اصلی و قرار دادن این دو تصویر بر روی یکدیگر رزولوشن تصویر را به دو برابر افزایش می دهند. این کار باعث می شود که شما با یک تراشه، یک چیپ و یک آیینه ارزان قیمت بتوانید یک رزولوشن دو برابری داشته باشید.
پروژکتور های 4k که به صورت Pixel Shift تصویر 4K ایجاد می کنند، در اصل این نوع از ویدئو پروژکتورها از پردازشگر های Full HD استفاده می کنند. یعنی همان رزولوشن 1920 در 1080. زمانی هم که به این پروژکتورها سیگنال 4K داده می شود پروژکتور تصویر را به صورت Full HD پردازش می کند.اما در پروسسور این دستگاه همزمان از تصویر اصلی یک نسخه ی دیگر و هم فاز با تصویر اصلی ساخته می شود که در هر چرخه زمانی که یک فریم نمایش داده می شود . دو تصویر کامل Full HD داریم و این دو تصویر روی یکدیگر قرار می گیرند. و چون هم فاز هستند و این پروسه بسیار سریع انجام می شود چشم قادر به تشخیص آن نیست و در نهایت یک تصویر 4K غیر واقعی نمایش داده می شود.
تعداد پیکسل ها در تصویر نهایی این پروژکتورها 4 میلیون و 400 هزار پیکسل و شامل دو تصویر Full HD که هر کدام 2 میلیون و 200 هزار پیکسل است. در صورتی که در پروژکتورهای 4K واقعی تصویر دقیقا شامل 8847360 میلیون پیکسل است .
اما اینکه مزایا و معایب پروژکتورهای pixel shift 4k چیست؟
این پروژکتور ها نسبت به انواع Native و True 4K ارزانتر هستند. همچنین نسبت به پروژکتورهای Full HD رنگ های دقیق تر و گرم تری را به مخاطب ارایه می دهند. و مقداری هم در وضوح تصویر شما کیفیت و جزییات بهتر و بیشتری را می توانید مشاهده کنید.
نکته منفی این پروژکتورها این است که اگر شما یک سیگنال 4K به آن بدهید، رزولوشن و دقت رنگی که باید را در تصویر ندارید.و از همه مهم تر اینکه این ویدیو پروژکتورها HDR واقعی را نمی توانند ایجاد کنند در حقیقت نه Dolby vision و نه HDR آنها به صورت واقعی نیست. پس در نتیجه شما روی این پروژکتور تصویر HDR واقعی هم ندارید و یک تصویر Full HD که Upscal شده به شما ارایه می شود.
نکته دیگر اینکه این نوع ویدیو پروژکتور امکان نمایش تصاویر 3D 4K را هم ندارد. تصاویر سه بعدی بروی پروژکتورهای Pixel shifter به صورت فول اچی دی نمایش داده می شود.
ویدئو پروژکتورهای Pixel shift 4K مناسب کسانی است که سورس تصویر Full HD یا HD دارند و می خواهند تصویری با رنگ های دقیق تر ، گرم تر و شفاف تر داشته باشند. ولی اصلا مناسب مصرف کننده ای که سورس 4K HDR حقیقی دارد نیست.
نهایتا اینکه پروژکتورهای Pixel Shifter مناسب ویدیو فایل ها و کسانی که می خواهند تصویر سینمای 4K حقیقی داشته باشند نیست!
YAMAHA RX-A2A
Yamaha RX-V6A
یاماها یکی از سه ضلع مثلث ساخت آمپلی فایرهای سینمایی در دنیا بود. اما متاسفانه با توجه به سیاست هایی که یاماها در پیش گرفته شاید دیگر نتوانیم بگوییم که هست!
یاماها همیشه در کنار دنون، مرنتز و اونکیو جزء بهترین ها بوده و شاید هنوز هم هست ولی در حال حاضر قضاوت آن بسیار مشکل است.
از سال 2020 سیاست های کاری یاماها تغییر پیدا کرد و یک مقدار به سمت تجاری سازی رفت. البته قبلا هم یاماها تجاری سازی می کرد اما ظاهرا مسایل اقتصادی و در کل وضعیت مارکت جهانی آنقدر به کمپانی فشار وارد کرده است که حتی از کیفیت محصولاتش هم کم کرده است.
همیشه سری آوانتاژ در تولیدات یاماها جزء بهترین ها بوده است و تقریبا ده سال هم هست که یاماها هیچ تغییری در پلتفرم اصلی آمپلی فایرهایش نداده است. فقط با فرمت های جدید آنها را به روز کرده است.
در محصولات جدید ما شاهد این هستیم که یاماها پلتفرم محصولاتش را تغییر داده است و این به آن خاطر است که در محصولات جدید از متریال ارزان قیمت تری استفاده کرده است. یاماها نسل جدید را با دو مدل RX-A2A و RX-V6A با ظاهر جدید معرفی کرد. که انتقاد های بسیاری را برایش در پی داشت. مثلا استفاده از پلاستیک براق در پنل جلو که جزء ارزان قیمت ترین نوع متریال به حساب می آید.
منتظر بودیم تا ببینیم یاماها در سری آوانتاژ چه می کند. چند هفته ی هست که در ایران و تقریبا چند ماهی که در مارکت جهانی اولین مدل آوانتاژ جدید معرفی شده است. مدل RX-A2A که ابتدایی ترین مدل از سری جدید آوانتاژ است.
این مدل همان طراحی سری RX-V6A را دارد و فقط پنل آن فلت شده است. بدنه آن از پلاستیک است و روی آمپلی فایر هم با یک پنل پلاستیکی پوشانده شده است که باعث شده این دستگاه یک ظاهر خیلی چیپ داشته باشد و حس بدی را به مخاطب های قدیمی یاماها منتقل کند.
یاماها در این مدل دقیقا از متریال مشابه سری RX-V6A استفاده کرده است. وقتی مشخصات روی سایت را مطالعه می کنیم می بینیم که به هیچ وجه درج نشده که در این دستگاه از چه پروسسوری استفاده شده است. در صورتی که یاماها همیشه در سری آوانتاژ مدل و شماره پروسسور را مشخص می کرد که در این سری اصلا به آن اشاره نشده است.
در بررسی های برابری که از این دستگاه در نت منتشر شده آمده است که آوانتاژ RX-A2A دقیقا با RX-V6A منطبق است. این دو دستگاه هیچ تفاوتی در ترانسفورمرز و ترانزیستورهای قدرت ندارند. فقط ظرفیت خازن های مدل RX-V6A نسبت به RX-A2A از 8700 میکروفاراد به 10000 میکروفاراد افزایش پیدا کرده است. در آوانتاژ A2A از همان متریال سری V6A استفاده شده است. ورودی و خروجی های پشت آمپلی فایر از ارزان قیمت ترین نوع متریال است. حد اقل انتظار می رفت که برای پست های خروجی بلند گو از متریال بهتری استفاده شود ولی یاماها دقیقا از همان نوعی که در سری ابتدایی استفاده شده ، استفاده کرده است. همین طور تمام مدارات داخلی دو دستگاه کاملا مشابه یکدیگر است.در ادامه مطلب تصاویر این ساید از آوانتاژ RX-A2A و RX-V6A قرار داده ام که شما می توانید خودتان ببینید و مقایسه کنید که حتی تعداد ورودی و خروجی ها و شماره ترانزیستور دو دستگاه نیز یکی هست.
و تنها تقاوت این هست که یاماها سری آوانتاژ را با 3 سال گارانتی عرضه می کند و پول بیشتری از شما می گیرد و سری RX-V6A را با 1 سال گارانتی عرضه می کند و در اصل هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند.
الان نمی توانم نظری راجع به صدای این آمپلی فایر بدهم چون هنوز صدایش را نشنیده ام. اما چیزی که مشهود است این است که یاماها تا جایی که توانسته است در ساخت این آمپلی فایر کم کاری کرده است و از کیفیت این محصول زده است.
نکته دیگری که مهم و قابل ذکر است این است که قشر هدف در تولید این دو مدل آمپلی فایر گیمر ها هستند. چون در تبلیغات این محصول 4K با 120 فریم تبلیغ می شود. همانطور که می دانیم فیلم 120 فریم نداریم و در حال حاضر فقط ویدیو گیم ها هستند که روی نسل جدید کنسول های X-BOX و PS5 دارند به صورت 120 فریم عرضه می شوند و این نشان می دهد که بازار هدف این محصول گیمر ها هستند نه ویدیو فایل ها و نه کسانی که علاقمند به سیستم های سینمای خانگی هستند. یاماها خوب می داند که با این طراحی و کیفیت ویدیو فایل ها به دنبال خرید این دستگاه نمی روند، پس گیمر ها را بازار هدف خود قرار داده است.
حالا باید منتظر بمانیم تا ببینیم یاماها برای رده های بالاتر سری آوانتاژ چه می کند. آیا به کیفیت و جایگاه قبل بازمی گردد یا خیر؟!
بین سالهای 2002 تا 2004 فرمت DVD در سیستم های نمایش خانگی جا افتاده بود و مردم دی وی دی پلیرها را جایگزین فرمت های نمایش خانگی قبلی کرده بودند.
تا قبل از رواج فرمت دی وی دی هم سینمای خانگی وجود داشت اما رواج زیادی نداشت؛ سینماهای خانگی با فرمت دالبی پرولاجیک آنالوگ و سورس تصویر ال دی، "لیزر دیسک" و دیجیتال وی اچ اس بودند.
ایراد سینماهای خانگی تا قبل از دی وی دی این بود که این تجهیزات بسیار گران، بزرگ و جاگیر بودند و هر کسی فضا و امکانات این را نداشت که این سیستم ها را نصب و استفاده کند.
همزمان با رواج استفاده از دی وی دی سیستم های سینمای خانگی تجاری هم در دستور کار اصلی کمپانی های بزرگ از جمله سونی، پاناسونیک، سامسونگ، ال جی، جی وی سی و... قرار گرفت. سیستم های سینمای خانگی متشکل بودند از یک دی وی دی پلیر همراه با آمپلی فایر داخل خودش، بلند گو های ستلایت کوچک و ساب ووفر های کامپکت کوچک؛ که بسته به نوع و قیمت سینماهای خانگی دستگاه هایی هم بودند که آمپلی فایر و دی وی دی پلیر جدا داشتند که قدرت بالاتر و کیفیت صوتی بهتری را اجرا می کردند.
این سیستم ها کم کم وارد مارکت صدا و تصویر شد و مورد استقبال زیادی قرار گرفت. مردم می توانستند صدای سینمایی را تجربه کنند و مقداری هم جنبه زیبایی و لوکس پیدا کرد و طرفداران زیادی در کل دنیا از جمله ایران داشت.
ولی مشکلی که این پکیج های سینمای خانگی داشتند جاگیر بودن و سیم کشی های زیاد و دشوار برای برای نصب کل سیستم بلاخص بلندگو های ساراند بود. و در کل نصب و ستاپ یک دستگاه سینمای خانگی برای افراد آماتور بسیار مشکل بود. ولی با این حال همچنان این سیستم ها طرفداران زیادی داشتند.
در سال 2007 کمپانی یاماها که در سه بخش موتور سیکلت، سازهای موسیقی و تجهیزات صدا و تصویر فعالیت می کند و در هر سه بخش جزء برند های مطرح و خوب هست، یک پدیده جدید به نام ساندبار را معرفی کرد. که یک مستطیل کشیده پلاستیکی بود که تعداد زیادی بلند گو های کوچک در آن قرار می گرفت. که در انواع پیشرفته تر شامل یک ساب ووفر هم می شد که در بعضی مدل ها این ساب ووفر داخلی بود.
ادعای یاماها این بود که می تواند صدای 5.1 کانال مجازی ایجاد کند. اما ساندبار های یاماها زیاد مورد استقبال قرار نگرفت, به این دلیل که بزرگ، سنگین و گران بودند. جالب اینکه علی رغم این نکات منفی این ساندبار در ایران به فروش می رفت! چون صرفا به عنوان یک وسیله لوکس خریداری می شد و استفاده ای هم نمی توانستند داشته باشند، جز یک خرید احمقانه!!
نکته مهم و قابل توجه در این جا این هست که این یاماها نبود که برای اولین بار ساندبار را معرفی کرد، بلکه در سال 1998 کمپانی پایونیر اولین ساندبار با نام تجاری HTV - 1 معرفی کرد. اما اسم آن ساندبار نبود، یک یونیت پهن بود که طراحی شده بود برای قرار گرفتن بر روی تلویزیون های CRT و پروژکشن هایی که عرض و عمق زیادی داشتند. این یونیت روی این تلویزیون ها قرار می گرفت و یک ساب ووفر هم داشت. ( شاید برایتان جالب باشد که بدانید اولین تلویزیون پروژکشن نیز توسط پایونیر ساخته شده است).
Pioneer HTV - 1
این دستگاه به صورت آنالوگ کار می کرد، دو کانال ورودی صدای آنالوگ داشت و صدا به صورت تقویت شده پخش می شد. و اینگونه بود که فلسفه ساندبار برای اولین بار توسط پایونیر طراحی، ساخته و ارايه شد.
دستگاه پایونیر به علت حجیم، سنگین و گران بودن تولید محدود داشت و آنچنان دیده نشد و این یاماها بود که برای اولین بار به صورت تجاری ساندبار را وارد مارکت صدا و تصویر کرد.
بعد از آن کمپانی های دیگر هم شروع به ساخت ساندبار کردند و اوج آن با برند های کره ای سامسونگ و ال جی بود که بخش عمده ای از بازار را در دست گرفتند. این دستگاه ها ساده و سبک بودند، نصب ساده ای داشتند و همچنین به زیبایی و لوکس بودن کنسول تلویزیون و یا هر جای دیگری که تلویزیون قرار می گرفت حتی روی دیوار کمک می کردند. ساندبار ها رفته رفته پیشرفته تر شدند و امکاناتی همچون بلوتوث، وای فای و ورودی های مختلف اچ دی ام آی و اپتیکال به آنها اضافه شد .
بعد از آنکه فرمتی با عنوان دالبی اتموس وارد بازار شد کمپانی ال جی برای اولین بار ساندباری تولید کرد که به غیر از بلند گو هایی که جلو هستند دو بلندگوی انعکاسی هم روی ساندبار نصب می شد و ادعا کرد که ما صدای دالبی اتموس تولید می کنیم! بلندگوهای کوچکی که بروی یونیت اصلی کار گذاشته شده است افکت های صدا را به سمت سقف پرتاب و پس از برخورد به سقف به سمت پایین برمی گردد و به گوش شنونده می رسد. یک پیکر بندی جعلی برای تولید یک صدای جعلی و غیر واقعی!
که در واقع این ادعا کاملا جعلی و بی اساس است. کاری که این مدل ساندبارها انجام می دهند این است که یک حباب صدا در اطراف شنونده ایجاد می کنند، صداهایی که جهت خاصی ندارند و فقط به صورت پر حجم و تقویت شده به گوش شنونده می رسند و شنونده آماتور فکر می کند که با یک دستگاه سینمای خانگی کامل و حرفه ای روبرو است!
چند سالی هم هست که یک سری از برند هایی که اصلا کار آنها تولید تجهیزات صوتی به شکل سینمای خانگی نیست مثل سنهایزر (برند فوق العاده مطرح در زمینه تولید هدفون) ساندبارهای بسیار لوکس و گرانقیمتی تولید کرده اند که در تهران هم فروخته می شوند و ادعا می کنند که صدای دالبی اتموس، 5.1 و 7.1 کانال را با یک یونیت بزرگ غول پیکر که حتی ساب ووفر هم ندارد برای شما بازسازی می کنیم! که این ادعا کاملا بی اساس است و دوستانی که این صدا را تجربه کرده اند می دانند که چه صدای مضحک و احمقانه ای در برابر هزینه گزافی که در بر دارد به شنونده تحویل می دهد. با همین هزینه می توان یک سینمای خانگی واقعی در رنج میانه قیمت ها داشت.
در حال حاضر به نظر می رسد که در زمینه ساندبارها بازار مکاره ای به راه افتاده است. کمپانی های مختلف به شکل های مختلف، محصولاتی تولید می کنند و مردم عادی که می خواهند یک دستگاه کامل و لوکس داشته باشند هزینه های گزافی بابت آن می پردازند. برای دستگاه هایی که چیزی بیش از یک بلندگوی بلوتوثی نیستند! و حتی ربط دادن صدای این دستگاه ها به صدای سینمای خانگی توهین آمیز به نظر می رسد!!
با داشتن کمی تجربه شنیداری متوجه می شوید که داستان فروش این ساندبارها همان داستان فروش روغن مار است...
فلسفه ساخت و تولید ساندبارها خیلی خوب بود، لذت دیدن یک مسابقه فوتبال یا تماشای یک فیلم را برای شما دو چندان می کند. صدای تلویزیون را برای شنونده رساتر می کند و در کل صدای با کیفیت تر و قشنگ تری به شنونده ارایه میدهد. اما این صدا هیچ ربطی به صدای سینمایی ندارد.
هیچ ساندباری صدای سینمایی تولید نمی کند و صرفا صدای محتوای نمایش تلویزیونی را تقویت می کند و برنامه ای که مخاطب در حال تماشای آن است را جذاب تر می کند، یا می تواند به عنوان یک دستگاه اسپیکر بلوتوثی موزیک پخش کند و مهمانی های شما را گرم تر کند.
البته قابل ذکر است که در سال های اخیر کمپانی سامسونگ دو بلندگوی ساراند وای فای را به محصول خود اضافه کرده است که تقریبا توانسته است یک صدای 5.1 کانال نسبتا واقعی را به شنونده ارایه دهد.
ولی هیچ وقت به هیچ وجه این دستگاه ها قادر به تولید صدایی حتی نزدیک به صدای دالبی اتموس هم نیستند! (دوستان سعی کنند دالبی اتموس واقعی را هر جا که می توانند حتما تجربه کنند تا متوجه این تفاوت ها بشوند).
خرید ساندبارهای برندهای لوکس و بسیار گرانقیمت مانند سنهایزر و... که تنها با ایجاد یک صدای DSP محیطی و تحت تأثیر فراوان قرار دادن شنونده سعی در ایجاد یک صدای غیر واقعی و جعلی با عنوان های دهان پر کنی مانند دالبی اتموس، دی تی اس ایکس، 7.1 کانال و غیره سعی در فریب مشتری دارند را توصیه نمی کنم.
در نهایت اینکه ساندبارها دستگاه های خوبی هستند و لازمه زندگی امروزی ، اما در رنج قیمتی معقول آن.
بسیاری از محتوای ویدئویی 4K HDR شدت روشنایی تا 4000 نیت و گستره ی رنگ BT.2020 دارند. در حالی که اکثر نمایشگرهای خانگی و ویدئو پروژکتورها شدت روشنایی بین 400 تا (1000 نیت در بهترین حالت) و گستره ی رنگ BT709 دارند.
در تصویر زیر تفاوت گستره ی رنگ BT.2020 با BT.709 را مشاهده می کنید:
Tone Mapping یک راه حل برای مشکل گستره ی بالای نور و رنگ در محتوای HDR است... تون مپینگ اطلاعات تصویر دریافت و آن را برای انتقال به نمایشگر خانگی بهینه می کند. در واقع تون مپینگ یک مرحله از پردازش تصویر قبل از پردازش اصلی است که میزان گاموت رنگ و شدت روشنایی سورس را برای پرازش اصلی آماده می کند.
برندهای مختلف هر کدام با تکنیک های منحصر به خود تون مپینگ را بروی محصولاتشان اجرا می کنند. تون مپینگ قابیلتی نیست که کاربر بتواند بروی نحوه ی عملکرد آن کنترل داشته باشد. فقط در تنطیمات کالیبراسیون برندهای مختلف امکان DTM (Dynamic Tone Mapping) وجود دارد که کاربر می تواند با روشن یا خاموش کردن آن دامنه ی کنتراست و نور را بروی محتوای های مختلف HDR تنطیم کند. (توصیه می کنم DTM را در حالت خاموش قرار بدید.) همانطور که گفتم تون مپینگ ربطی به دینامیک تون مپینگ ندارد و پروسه ای در پردازش اصلی تصویر است.
کیفیت نمایش محتوای HDR در نمایشگرهای مختلف ارتباط مستقیم با دقت تون مپینگ دارد, بسیاری از اشکالاتی که در تصویر نمایشگرهای مختلف در محتوای HDR وجود دارد ربطی به پنل ندارد و صرفاً به علت مهندسی ضعیف در تون مپینگ است.
مثلا ال جی مهندسی تون مپینگ ضعیف تری به نسبت دیگر برندهای رقیب دارد و همین ضعف در هماهنگ سازی محتوای سورس تصویر با نمایشگر کار کالیبراسیون OLED های ال جی را برای محتوای HDR بسیار سخت می کند.
به تازگی هم ال جی برای OLED های سری CX یک به روزرسانی منتشر کرد است که مشکل جدی کنتراست در محتوای HDR را برطرف می کند.
با تجربه ی من به ترتیب سونی, سامسونگ, فلیپس و پاناسونیک بهترین مهندسی را در تون مپینگ دارند. و ال جی یکی از ضعیف ترین هاست...
OLED های ال جی واقعاً برای یک ویدئو فایل اعصاب خورد کن هستن, به هیچ عنوان نمیشه ال جی برای رنج گسترده ای از ویدئوهای HDR و دالبی ویژن کالیبره کرد! و همیشه باید با نمایشگر درگیر بود... اگر با شدت روشنایی پایین OLED های ال جی کنار بیام, نمیتونم از ضعف مهندسی ال جی در تون مپینگ بگذرم! یکی از دلایلی که دوباره ال جی به عنوان نمایشگر رفرنسم انتخاب نکردم روشنایی نسبتاً کم نمایشگرهاش نبود, بلکه همین مهندسی ضعیف در تون مپینگ و درگیری بود که همیشه برای کالیبراسیون این برند داشتم.
کلام آخر:
نحوه ی کارکرد تون مپینگ را اینجوری تصور کنید که حجم بالایی رنگ را درون سطلی بریزید که گنجایش آن را ندارد. نتیجه میشه:
بهم خوردن Kelvin temperature یا دمای رنگ که باعث بهم خوردن روشنایی رنگ و تمایل پیدا کردن رنگ ها به سمت گرم یا سرد شدن میشه
Overexpose یا پور نور شدن بخش های از تصویر HDR این مشکل بسیار رایج است
Underexpose یا کم نور شدن بخش های از تصویر
عدم تنظیم Vibrance تصویر که به پردازشگر اجازه میده بخش های از رنگ یک سوژه را کم یا زیاد کند بدون تغییر رنگ در بخش های دیگر تصویر
ملاحظه می کنید که تون مپینگ چه نقش مهمی در کیفیت نهایی تصویر و عملکرد صحیح پرادزشگر تصویر دارد. به همین دلیل است که تون مپینگ در بررسی های تخصصی نمایشگرهای انقدر مورد توجه است و در مورد تفاوت عملکرد آن در برندهای مختلف صحبت می شود.
موارد مرتبط:
دو مجموعه ی The Perfect Road Trip از سری مستندهای Top Gear در سال 2013 و 2014 توسط BBC ساخته شد است, با این تفاوت که این دو مستند "فیلم" صرفاً جهت نمایش خانگی و بروی بلوری و دی وی دی عرضه شده است. در این ویژه برنامه ها جرمی کلارکسون و ریچارد هموند حضور دارند و این بار خبری از "جیمز می" نیست.
هر دو قسمت بسیار خوش ساخت و سرگرم کننده هستند, هم بخش تست و بررسی اتومبیل ها بسیار تخصصی و هیجان انگیزه و هم بخش سرگرمی و شوخی های مخصوص کلارکسون بی پرده تر و جذاب تر از Top Gear (تخته گاز) هستند, به قول کلارکسون این بار محدودیت های نمایش تلویزیونی را هم ندارن...
من خیلی وقت پیش این دو قسمت ترجمه و زیرنویس فارسی کردم, سعی کردم هم بخش تخصصی و تست ماشین ها درست ترجمه بشه و هم تا جای ممکن شوخی ها دربیاد...
حجم فایل قسمت اول 600 و دومی 700 مگابایته و کیفیت تصویر برای تماشا روی لب تاپ و تلویزیون مناسب هست.
دانلود:
به روز رسانی:
پس از انتشار خبر ورشکستگی اونکیو, امروز مدیر بخش فروش این کمپانی در مصاحبه ای با سایت Cinet اعلام کرده است که این کمپانی پس از یک سال توقف خط تولید محصولات اونکیو و پایونیر از اواخر بهار 2021 با محصولات جدید به ویژه آمپلی فایرهای سینمایی با فناوری های روز و شماره مدل های جدید وارد مارکت جهانی خواهد شد.
این بلندگوهای DALI ZENSOR با این که بسیار بلندگوهای زشتی هستن! نسبت به هم قیمت های بازار برای ستاپ های سینمایی صدای خوبی میده, نسبتاً هم متریال ساخت خوبی دارن.
واقعاً چرا دالی این بلندگو انقدر زشت ساخته؟! روی بفل این بلندگو رنگ سیاه زده و به خودش زحمت نداره سطح بافل پولیش بزنه! حالتون بد میشه از نزدیک و توی نور این بلندگو ببینید!
من مدل ZENSOR1 با آمپلی فایر اونکیو دارم اینجا (تو این مطلب هم گفتم چرا انقدر این بلندگو زشته!) از درایورهای خوبی در این کلاس قیمتی درش استفاده شده و صدای خوبی هم میده اما ذره ای سلیقه در ساختش بکار نرفته است...
در خبرها آمده که کمپانی اونکیو ورشکست شده! و ظاهرا توسط کمپانی Klipsch خریداری شده است. اگر این خبر درست باشه, Klipsch الان صاحب برندهای اونکیو و پایونیر شده. (هنوز اونکیو به صورت رسمی این خبر را تایید نکرده است)
اونکیو برند بسیار خلاقی در زمینه ی صدای سینمایی است, اولین برندی بود که آمپلی فایرهای سینمایی با امکان استریم آنلاین عرضه کرد. اولین برندی بود که از سیستم ARC در آمپلی فایرهای سینمایی استفاده کرد. بیشترین محصول صدا و تصویر با استاندارد های بالای THX تولید کرد. و در چند زمینه ی دیگر از اولین ها ست.
در همین اخبار آمده که کمپانی NAD هم اعلام ورشکستی کرده است!
ال جی قراره در نمایشگاه CES 2021 از نمایشگرهای LCD جدیدی با فناوری Qned رونمایی کند, در این نمایشگرها تا 30 هزار ال ای دی بسیار کوچک برای روشنایی پنل ال سی دی استفاده شده است, که با توان کنترل منطقه ای روشنایی (Local dimming) تا 2500 نقطه به کنتراست تصویر خیره کننده ی 1,000,000:1 خواهند رسید. نمایشگرهای QNED در 10 مدل و تا سایز 86 اینچ عرضه خواهند شد.
من خیلی منتظرم ببینم نمایشگرهای QD-OLED سامسونگ که قرار هست در سال 2021 عرضه شود چی برای گفتن دارد, آیا مشکل روشنایی کم نمایشگرهای OLED بروی محتوای HDR توسط فناوری جدید سامسونگ برطرف می شود؟ نظر شما چیه؟
دوستانی که سورس دیجیتال گران قیمت دارن خیلی مراقب باشن به هیچ عنوان سی دی های تولید داخل و کپی های چینی را در پلیرهاتون پخش نکنید, اکثر این دیسک ها تاب خوردگی دارن و باعث خرابی اسپیندل سوری میشن. در مطلب زیر در مورد نگهداری از سورس های دیجیتال توضیح دادم.
یکی از قطعاتی که بیشترین خرابی دارد اسپیندل است, استفاده از دیسک های رایتی و بی کیفیت به دلیل وزن غیر استاندارد و در اکثر موارد تاب داشتن دیسک باعث خراب شدن زودتر موتور دیسک می شود. در بسیاری از پلیرها خرابی اسپیندل با خرابی و ضعیف شدن اپتیک اشتباه گرفته می شود... سرویس و نگهداری پلیرها...
بنظرم این مطلب قدیمی برای اودیوفایل ها ارزش مطالعه ی دوباره را دارد:
هر نت دارای "وزن" است, منظور از وزن مدت زمانی که نت از اجرا تا سکوت طی می کند. بعنوان مثال نت گرد واحد موسیقی و نت سیاه نت پایه است. اگر پیش فرض نت سیاه ۱ ثانیه در نظر بگیریم نت سفید ۱/۲ واحد نسبت به نت سیاه زمان نیاز دارد... ارزش زمانی نت
در مورد DAC های Weiss از من سوال میکنن که آیا واقعاً انقدر که مهندس اکبری ازش تعریف میکنه تو صدا تاثیر داره؟ من این DAC در شرایط نمایشگاهی شنیدم و قبلاً نظرمو در موردش گفتم, بله وایس یک استثناست. اما باید کامپوننت های همراه وایس در کلاس طراحی خودش باشن تا بشه دقت و شفافیت صداشو شنید.
به گوش و تجربه شنیداری پسر های فای ایران (امیر حسین اکبری) اعتماد کنید. :)
امروز خبر توقف تولید محصولات A/V سونی هم خبر ساز شد! اگر این خبر صحت داشته باشد سونی دیگه آمپلی فایرهای سینمایی, های فای و دیجیتال ویدئو پلیر تولید نخواهد کرد.
اگر توجه کرده باشید از سال 2019 سونی هیچ محصول جدیدی در زمینه ی A/V عرضه نکرده است!
در زمینه صدا و تصویر یک نوع بسیار حاد از "فرار مغزها" وجود دارد, این نوع فرار مغزها در صدا و تصویر و بخصوص صدا به این صورت انجام میشه که "مغز طرف فرار کرده و خودش مونده". در این شرایط فردی که دچار فرار مغزها شده تصمیم میگره کانال تلگرامی یا صفحه ی اینستاگرام درست کنه و تراوشات حفره خالی سرشو که زمانی جای مغزش بوده, در قالب ایده های صدا به مخاطب در معرض فرار مغزها قرار بده!
بعضی از دوستان ایمیل میزنن و سوال میکنن آیا باید آدم فنی باشیم تا از سیستم های صوتی و تصویری سر در بیاریم! منم همیشه این جواب میدم:
راننده فرمول 1 خودش چرخ ماشينشو عوض نميکنه, اون فنی های هم که چرخ ماشين عوض ميکنن راننده فرمول 1 نيستن.
خوش باشید